پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده

ساخت وبلاگ

دیگر نمی توانم خانواده ات را تحمل کنم»، «از دست پدر و مادرت خسته شده ام»، «چرا مادرت به من گفت که آن کار را بکنم» و «چرا پدرت در مهمانی دیشب با من آن طور رفتار کرد» و ... . این ها بخشی از دیالوگ های زن و شوهرهایی است که در مدیریت رفتارها و گفتارهای شان با خانواده همسر، موفق نبوده اند و گاهی به دلیل نداشتن مدیریت، زمینه دخالت خانواده های شان را در زندگی مشترک شان ایجاد کرده اند.

باتوجه به این که پیامک های زیادی در این حوزه به دست ما می رسد، تصمیم گرفتیم یکی از آن ها را که نکات جالبی هم در آن اشاره شده است با توضیحات کامل تر و کلی تری چاپ کنیم تا راهکارهایی را به همه زوجینی که در این زمینه مشکل دارند، ارائه داده باشیم. متن این پیامک به این شرح است: «آقایی هستم ۱۹ ساله. ۳ سال است که ازدواج کرده ام و تازه مجلس دامادی ام را گرفتم. همسرم به مادرش وابسته است. به او می گویم برویم یک شهر دیگر زندگی کنیم تا شرایط زندگی مان خیلی بهتر شود؛ ولی همسرم می گوید: «نه!» همیشه هر اتفاقی در زندگی مان می افتد سریع آن را به مادرش و دیگران می گوید و من هر چه می گویم او بر خلاف من حرف می زند و همیشه با هم جدال داریم و هرچه به مادرش می گویم در زندگی ما دخالت نکند، فایده ندارد.»


ازدواج هم پیش نیاز دارد


«زهره حسینی»؛ کارشناس ارشد مشاوره می گوید: خوب است بدانیم برای این که فردی در زندگی مشترک موفق باشد بهتر است قبل از ازدواج یکسری شرایط را در خود ارزیابی و در صورت وجود این ویژگی ها و خصوصیات اقدام به ازدواج کند یعنی تا زمانی که فرد از وجود این معیارها و آمادگی ها در خود مطمئن نشده برای تشکیل زندگی دست نگه دارد. در تحقیقات اخیر روان شناسی ازدواج در سن زیر 20 سال باید با احتیاط و بررسی بیشتر و بهره مندی از مشاوره پیش از ازدواج انجام گیرد. یقینا در صورت نبود شرایط و مهارت های لازم، ازدواج در چنین سنی با تنش هایی همراه می شود؛ بنابراین بهتر است هر دختر و پسری در صورت ازدواج در این سن ها به بررسی این شرایط بپردازند و در صورت فقدان آن ها، هرچه سریع تر به آن دسترسی یابند. از جمله این شرایط می توان به استقلال مالی، استقلال عاطفی، مسئولیت پذیری، هویت یابی و ... اشاره کرد.


علل فردی مربوط به قبل از ازدواج


گاهی دیده شده است افراد قبل از دستیابی به استقلال عاطفی و رسیدن به وابستگی سالم، متاهل می شوند که آثار و پیامدهای آن در زندگی مشترک به صورت انتقال اسرار، مشکلات و مسائل زوج به دیگران بروز می یابد؛ بنابراین لازم است فرد قبل از رسیدن به استقلال و احساس توانمندی برای جدایی عاطفی، ازدواج را تا زمانی که از این مرحله با موفقیت گذر کند، به تأخیر اندازد. در واقع بعضی افراد به جای انتقال از دوره وابستگی به دوره استقلال در همان دوره وابستگی متوقف می شوند؛ همچنین وابستگی متقابل هم می تواند جزو علل دیگر این مشکل باشد؛ برای مثال در همین پیامک ممکن است غیر از آن که خانم به مادرش وابسته است، مادرش هم به شدت به دخترش وابستگی داشته باشد و قادر به جدایی عاطفی از فرزند و رها کردن او نباشد؛ بنابراین مدام برای زندگی او نگران است و با کنجکاوی یا ارتباط بیش از حد، سعی می کند وابستگی دو جانبه خود را حفظ کند و قادر نیست استقلال او را به رسمیت بشناسد. نهایتا کمبود اعتماد به نفس، ضعف در مهارت تصمیم گیری و حل مسئله نیز باعث حفظ وابستگی فرد و ترس از جدایی از دیگران می شود.


علل آسیب زا ی بعد از ازدواج


نبود مرز بندی صحیح و به موقع از طرف زوجین باعث بروز دخالت های والدین و دیگران در زندگی مشترک شان می شود. زندگی مشترک زوجین بعد از ازدواج باید دارای مرز زناشویی مشخص باشد تا از این طریق زوجین از زندگی خود محافظت کنند. اگر زن و شوهری بدون هیچ محدودیتی تمام اطلاعات و مسائل زندگی مشترک شان را به والدین خود انتقال دهند، نشانگر این است که آن ها هیچ گونه حریم شخصی در زندگی برای خود قائل نیستند و در خانه ای زندگی می کنند که دیوار های آن شیشه ای است و همه افراد شاهد جریانات زندگی شان هستند.


برای کاهش دخالت ها چه باید کرد؟


در چنین مواقعی، یکی از زوجین باید در ابتدا سعی کند اعتماد به نفس همسرش (که همه اطلاعات را به خانواده اش می دهد) تقویت شود. از طریق بیان عبارات و جملاتی از قبیل «تو آن قدر پخته هستی که خودت زندگی ات را مدیریت کنی»، باید به همسرش بفهماند که بر توانایی های خود تمرکز کند. در واقع با تقویت رفتارهای مثبت او و چشم پوشی از رفتارهای غلطش خواهد توانست به افزایش خود باوری او کمک کند.


او را در تصمیم گیری شریک کنید


مهارت تصمیم گیری و حل مسئله جزو مهارت های مورد نیاز در زندگی مشترک است و زوجین باید تلاش کنند در موقعیت های بحرانی و تنش زا از توانمندی های یکدیگر برای برطرف کردن مشکل بهره ببرند. برای رسیدن به این منظور از عباراتی مانند: «نظر تو برایم مهم است!»، «می خواهم بدانم همسرم چه راه حلی دارد؟» یا «پیشنهاد تو درباره این مسئله چیست؟» باید استفاده کند و او را به تصمیم گیری به تنهایی یا فکر کردن به راه حل های یک مسئله تشویق کند.


برای کاهش روابط، ضربتی عمل نکنید


راه حل مهاجرت به شهری دیگر نیز برای کاهش وابستگی و دخالت بزرگ ترها شاید موقتا موثر باشد؛ اما در صورت وابستگی خانمی به مادرش احتمال دارد جدایی از او به افسردگی در غربت یا پرخاشگری و لجبازی منجر شود؛ بنابراین بهتر است از نظر مکانی خانه ای دورتر از والدین در نظر گرفته شود و از نظر زمانی فاصله دیدار یا دفعات ارتباط با آن ها به هفته ای یک بار و در مدت زمان کمتر از 3 ساعت محدود باشد تا فرد امکان جدایی را کم کم برای خود فراهم آورد.


شنونده خوبی باشید


در این مواقع یکی از زوجین با مذاکره با همسرش باید به آسیب های زندگی بدون مرزبندی اشاره و تصمیم جدی خود را مبنی بر محدود کردن نقل و انتقال مسائل زندگی مشترک به دیگران مطرح کند و به صورت مشترک هر دو برای بنا کردن فرهنگ جدید متناسب با اهداف و توانمندی های خود تلاش کنند؛ همچنین و با توجه به این که احترام والدین واجب و ضروری است، بهتر است در برابر پیشنهادهای آن ها سکوت کنید و شنونده خوبی باشید؛ اما اجرای آن ها را به توافق و هم فکری با همسر موکول کنید تا به مرور زمان آن ها هم استقلال و توانمندی شما را برای مدیریت زندگی جدید به رسمیت بشناسند

منبع : روزنامه خراسان

- - , .

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان tanzimekhanevadeh بازدید : 246 تاريخ : چهارشنبه 30 دی 1394 ساعت: 6:09

نشانه های تفاهم با همسر

نشانه های تفاهم با همسر

در زیر به ۱۵ نشانه‌ای اشاره می‌کنیم که کمکتان می‌کند بفهمید با همسرتان تفاهم دارید یا خیر.

نشانه های تفاهم با همسر

۱. درمورد عشق از هم سوال نمی‌کنید.

می‌دانید که طرفتان را دوست دارید و او هم دوستتان دارد و هیچ شکی درمورد هیچکدام از اینها در ذهنتان نیست. کاملاً احساس امنیت می‌کنید و از رابطه‌تان خوشحالید. و حتی اگر ذاتاً آدم نگرانی باشید، هیچوقت عشق او به خودتان را زیر سوال نمی‌برید.

۲. چیزهایی درمورد همدیگر می‌دانید که دیگران نمی‌دانند.

از تجربیاتی که باعث خجالتتان شده تا جزییات ریز زندگی‌تان، درمیان گذاشتن رازهایتان با او نشان می‌دهد که با هم تفاهم دارید. صداقت در یک رابطه اهمیت زیادی دارد اما اینکه بخواهید رازهایتان را با او در میان بگذارید نشان می‌دهد که واقعاً در آن رابطه سرمایه‌گذاری کرده‌اید.

۳. نمی‌خواهید او را تغییر دهید.

شما به طرفتان بعنوان یک انسان احترام می‌گذارید و سعی نمی‌کنید او را تغییر دهید. البته ممکن است که طرفتان در خواب راه برود یا طوری که شما دوست دارید لباس نپوشد اما شما عاشق او هستید و می‌توانید با آن کنار بیایید. اگر بخواهید شخصیت یا ظاهر طرفتان را تغییر دهید، ممکن است به این معنا باشد که با هم تفاهم ندارید.

۴. از لحظاتی که دور از هم دارید هم لذت می‌برید.

وقتی یک رابطه فوق‌العاده را شروع می‌کنید، شاید سخت باشد که وقت‌هایی را به تنهایی بگذرانید. اما اگر شما و طرفتان بخواهید رابطه‌ای بادوام با همدیگر داشته باشید، خیلی مهم است که از زمان‌هایی که پیش هم نیستید هم لذت ببرید. در چنین زمان‌هایی می‌توانید به دیدار دوستان یا خانواده‌تان بروید یا علایق خودتان را دنبال کنید.

۵. علایق مشترک دارید.

بااینکه خیلی مهم است که هرکدام از شما سرگرمی‌ها و علایق مخصوص به خودتان را داشته باشید، اما زوج‌هایی که با هم تفاهم دارند سعی می‌کنند اوقاتی را کنار هم بگذرانند و کارهایی را انجام دهند که هر دو از آن لذت می‌برند. داشتن زمینه و علایق مشترک با همدیگر به داشتن یک رابطه بادوام کمک می‌کند – از طرفدار یک تیم مشترک بودن تا با هم آشپزی کردن و دوست داشتن یک برنامه‌تلویزیونی.

۶. با هم دعوا می‌کنید.

از دعوا کردن نمی‌ترسید! اگر به طرفتان می‌گویید که با او هم‌عقیده نیستید، باید به شما گوش کند وشما را جدی بگیرد. اگر باز هم با شما هم‌عقیده نبود، باز هم هیچ اشکالی ندارد. این فقط یک مخالفت است و تاثیری روی احساستان نسبت به همدیگر نخواهد داشت.

۷. دوست دارید مشکلات جدی که بینتان وجود دارد را حل کنید.

خیلی وقت‌ها در رابطه‌های جدی و طولانی مشکلاتی بزرگ پیش می‌آید، مشکلاتی مثل پول، مذهب یا محل‌زندگی. اگر با هم تفاهم داشته باشید و بخواهید کنار بیایید، بیشتر مشکلاتی از این دست قابل حل هستند. خیلی مهم است که با هم همفکری کنید تا به نتیجه و راه‌حلی برسید که برای هر دو شما قابل‌قبول باشد.

۸. همسرتان می‌خواهد آدم بهتری باشید.

شاید کلیشه‌ای به نظرتان برسد اما زوج‌هایی که با هم تفاهم دارند همیشه همدیگر را به جلو هل می‌دهند. چه برای یاد گرفتن یک غذای جدید باشد یا ترفیع در محل‌کار، باید همیشه کنار همدیگر باشد.

۹. می‌توانید آینده را کنار هم تجسم کنید.

خیلی مهم است که نگاهتان به آینده رابطه یکی باشد. اینکه علایق متفاوت داشته باشید اشکالی ندارد. ممکن است طرفتان عاشق مسافرت باشد و شما بخواهید ازدواج کنید و بچه‌دار شوید. می‌توانید هر دو اینها را انجام دهید. اما اگر طرفتان نخواهد درمورد آینده حرفی بزنید، شاید بهتر باشد شما انتظاراتتان از آن رابطه را تغییر دهید.

۱۰. پیش او می‌توانید خودتان باشید.

اگر شما و همسرتان با هم تفاهم داشته باشید، باید بتوانید وقتی کنار او هستید، خود واقعی‌تان باشید. چه شادید، چه پرانرژی یا عصبانی یا ناراحت، باید بتوانید به راحتی احساساتتان را با او درمیان بگذارید، بدون اینکه نگران عواقبش باشید.

۱۱. به هم وابسته هستید.

بااینکه رابطه‌جنسی همه چیز یک رابطه نیست اما خیلی مهم است که صمیمیت فیزیکی با همسرتان داشته باشید.از گرفتن دست‌های همدیگر تا بوسیدن هم، به هر ترتیبی شده باید علاقه و محبتتان را به هم نشان دهید.

۱۲. با خانواده‌های همدیگر کنار می‌آیید.

اگر واقعاً و از صمیم قلب خانواده همسرتان را دوست داشته باشید، نشانه بسیار خوبی است. اما عاشق کسی بودن همیشه به این معنا نیست که عاشق خانواده‌اش هم باشید. و اگر چنین حسی نداشته باشید هیچ اشکالی ندارد اما اگر حتی تلاش هم نکنید خیلی بد است. اگر قرار است او برای مدتی طولانی در زندگی شما بماند، خانواده‌اش هم با او خواهند بود و به همین دلیل باید بتوانید با آنها کنار بیایید.

۱۳. رابطه‌تان را تازه نگه می‌دارید.

همه آدمها سنشان بالا می‌رود اما این به آن معنا نیست که رابطه‌شان هم باید پیر شود. خیلی وقت‌ها کار، بچه‌ها و مسئولیت‌های دیگر بر رابطه شما تاثیر می‌گذارند. این مسئولیت‌ها مهم هستند و نباید نادیده گرفته شوند اما حتماً باید برای بودن با همسرتان هم وقت بگذارید. رابطه‌تان باید همیشه برایتان مهم باشد.

۱۴. برای رابطه‌تان تلاش می‌کنید.

چه نه ماه است که همدیگر را می‌شناسید و چه نه سال، خیلی مهم است که همیشه برای رابطه‌تان تلاش کنید، از رفتن به کلاس آشپزی گرفته تا بوسیدن همدیگر قبل از خواب. وقتی مدت زیادی باشد که با هم هستید، ممکن است به نظرتان برسد که این کارها دیگر ضرورتی ندارد اما این می‌تواند باعث ناراحتی طرفتان شود.

زوج‌هایی که با هم تفاهم دارند معمولاً برای اینکه به طرفشان نشان دهند که برایشان مهم‌اند تلاش می‌کنند.

۱۵. دوستان و خانواده‌تان او را خوب می‌شناسند.

اگر در رابطه‌ای فوق‌العاده هستید، برای اینکه طرفتان را به دوستان و خانواده‌تان نشان دهید هیجان زیادی خواهید داشت. این نشان می‌دهد که آن فرد در زندگی شما درگیر شده است که نشانه خیلی خوبی برای یک رابطه شاد است. اگر نزدیکانتان آن فرد را ندیده باشند، باید از خودتان سوال کنید که تقصیر کیست: طرفتان، شما یا نزدیکانتان؟

منبع: mardoman.net

رابطه جنسی

مشاوره ازدواج،مشاوره جنسی

آموزش زناشوئی

آموزشهای جنسی

مشاوره جنسی،مشاوره آنلاین

فیلم رابطه جنسی

رابطه جنسی

رابطه جنسی

امکانات فوق شامل خریدارای سی دی مقالات سایت و مجموعه آموزشی زوج خوشبخت نیز می شود

- - , .

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان tanzimekhanevadeh بازدید : 306 تاريخ : سه شنبه 29 دی 1394 ساعت: 3:05

علت ناکامی دختران باهوش در انتخاب همسر

علت ناکامی دختران باهوش در انتخاب همسر

چرا دختران باهوش و موفق در انتخاب همسر دچار مشکل می شوند؟

بارها نظیر این جملات را از خانم ها شنیده ایم که می گویند « همیشه مردانی بر سر راه ما سبز می شوند؛ که صدوهشتاد درجه با معیارهای ما فرق دارند. اگر در جایی چندین مرد خوب و یک مرد فریبکار وجود داشته باشد، ما آن مرد فریبکار را جذب می کنیم ؛ هر مردی که تابحال ملاقات کرده ایم کسل کننده و یا متظاهر بوده است، تازه اگر در رسیدن به مرد ایده آل مان خیلی خوش شانس باشیم ، دیر یا زود متوجه می شویم که او متأهل است.

براستی چرا چنین است ؟ آیا این مسائل تنها برای دختران با ضریب هوشی متوسط و یا زنانی که موفقیت چندانی در زندگی شان کسب نکرده اند، رخ می دهد؟

آیا شما نیز دختری باهوش و موفق بوده و در جستجوی مرد مناسب هستید؟ آیا مایلید بدانید که چگونه می توان از هوش و خرد خود جهت خلق ارتباطات لذت بخش استفاده نموده و ازدواجی با ثبات و موفق داشت؟

در سلسله گفت و گوهای سایت « فردا » با سیناتهرانی متخصص و مربی مهارت های زندگی قصد داریم به بررسی علل ناکامی اغلب دختران باهوش یا موفق؛ در انتخاب همسر مناسب بپردازیم.

علت ناکامی دختران باهوش درا نتخاب همسر

سیناتهرانی مربی خصوصی برخی از دختران و پسران موفق داخلی و خارجی در عرصه های مختلف است و به همین دلیل یکی از بهترین گزینه ها برای پرداختن به این موضوع مهم است. او در بخش نخست سلسله گفت و گوهای خود با خبرنگار فردا، به تشریح نقش پدران و مادران این گروه از دختران در روند انتخاب شریک زندگی فرزندانشان پرداخته است.

امروزه مربیان مهارت های زندگی کاری فراتر از وظایف مشاورین خانواده برعهده دارند و به شدت مورد توجه مردان و زنان و بخصوص افراد موفق و باهوش قرارگرفته اند. زیرا مربیان علاوه بر ارائه راهکارهای هوشمندانه، روش گذر از بحران های مختلف زندگی را نیز به مراجعین خود آموزش می دهند و در شرایط مختلف در کنار آنها هستند. سیناتهرانی یکی از اعضای گروه مربیان سایت درس زندگی دات کام است که روش های مفید و متفاوتی را برای حل مشکلات و اختلافات زناشویی پیشنهاد می کند.

او شیوه اساتید دانشگاه استنفورد را در پیش گرفته است و در زمینه آموزش مهارت های موفقیت در زندگی شخصی ، تنها به دختران و پسرانی خدمات خود را ارائه می دهد که او را قانع کنند که لازم است به آنها برای رسیدن به خواسته هایشان کمک کند و یا آنها باید یک موفقیت قابل توجه در یکی از عرصه های تحصیلی، فردی یا شغلی کسب کرده باشند و یا یکی از مراجعین موفق او، معرّف شان باشد.

قبل از آغاز رسمی گفت و گو از سیناتهرانی خواهش کردیم تا تعریفی کوتاه از جامعه دختران باهوش و موفق مورد بحث ما ارائه دهد؟

ایشان در این مورد به خبرنگار « فردا » گفت: دختران و مردان باهوشی که من با آنها سروکار دارم، یا افرادی هستند که در تحصیلات آکادمیک و کسب مدارج عالی تحصیلی بسیار موفق عمل کرده و در رشته خود جزء بهترین ها هستند و یا زنان و مردان موفقی می باشند که در اموری همچون ورزش، هنر، اقتصاد، سیاست، تجارت و ... جزء بهترین ها به حساب می آیند.
از سیناتهرانی پرسید اگر دختری باهوش و یا موفق است پس چرا در انتخاب همسر، احمقانه عمل می کند؟

این مربی مهارت های زندگی گفت « اجازه بدهید از لفظ احمقانه استفاده نکنیم و بجای آن بگوییم چرا درست عمل نمی کند. منظور از درست عمل نکردن این دختران خاص، صرفاً انتخاب شریک زندگی نیست بلکه منظور تصمیمی است که این دسته از زنان می گیرند که چگونه با مردان رفتار کنند.

در دسته زنان باهوش و موفق، گرایش متناقضی وجود دارد که موجب می شود نسبت به گذشته در ارتباط با جنس مخالف اشتباهات فاحش تری مرتکب شوند و برای چنین مسأله ای دلیلی بسیار واقعی وجود دارد. امروزه در میان اغلب این زنان ، شکاف عمیق تری میان انگیزه های ناآگاهانه ،آرزوها ، باورها و توقعات آگاهانه وجود دارد. دیدگاه آنها با دیدگاه مادرانشان تفاوت های زیادی دارد. در زندگی آنها تحصیلات؛ کار، هویت و استقلال مالی از عناصر مهم و چالش برانگیز است. نگرش آنها در مورد عشق و صمیمیت با گذشته فرق دارد و مشکل ایشان یکپارچگی و هماهنگی آن با استقلال شخصی شان در دنیای شغل محور امروز است.

در میان اغلب خانم های باهوش یا موفق این تصور اشتباه در اثر تجربیات واقعی و عینی منفی شکل گرفته است که حتی یک مرد خوب نیز پیدا نمی شود. اما همین خانم ها بعد از فراگیری آموزش های لازم ، طرز فکرشان تغییر کرده و به این باور رسیده اند که مردان خوب زیادی هم وجود دارد، مردان مهربان و با ملاحظه ای که از صمیم قلب خواهان ارتباطی با دوام و ازدواجی موفق هستند.

به عقیده شما اغلب زنان موفق یا باهوش چگونه مردانی را جذب می کنند؟

سیناتهرانی در پاسخ به « فردا » گفت « برخی از زنان مردانی را جذب می کنند که خودمحور بوده و هیچ تمایلی به دادن تعهد پایدار در رابطه ندارند. این دسته از مردان حساسیت چندانی برای حفظ رابطه با ثبات از خود نشان نمی دهند و انتقادپذیری شان نیز ناچیز است. برخی از مردان نیز عاشق کارشان هستند و وقت چندانی را به رابطه مشترکشان اختصاص نمی دهند، به همین دلیل بعضاً رابطه آنها با دختران کسل کننده می شود.

برخی از دختران باهوش یا موفق نیز مردی را جذب می کنند که به ظاهر همه معیارهای یک مرد ایده آل را دارد اما بعدها متوجه می شوند که او متأهل است و با زیرکی خود، زن باهوش و موفق را اسیر خود کرده است و در عین حال تمایلی هم ندارد که از همسرش جدا شود.

بسیاری از زنان خاص نیز مردان موفق و شایسته ای را جذب می کنند اما به دلیل تاثیرپذیری غلط از رفتار دوران کودکی والدین خود و نیز فقدان مهارت لازم در ارتباط با این دسته از مردان، براحتی آنها را از خود دور می کنند.

یعنی شما می خواهید بگویید این زنان خاص، به سادگی مردان نامناسب را انتخاب نموده و یا مردان شایسته را از دست می دهند؟

سیناتهرانی پاسخ داد « موضوع به این سادگی ها نیست، به نظر من آنچه باعث می شود تا زنان موفق چنین افرادی را جذب کنند، انتخاب ناآگاهانه است که ناشی از الگوهایی است که در دوران کودکی آنها شکل گرفته است. بررسی ها و تحقیقات علمی نشان می دهد که هرچه زنی باهوش تر و با درایت تر باشد، انتخاب ها و الگوهای رفتاری او با مردان، مخرب تر و ساده لوحانه تر است. متأسفانه اغلب این زنان با تاثیرپذیری از پدران و مادران خود به دنبال مردی کامل و بی نقص می باشند و چون مهارتهای خارج شدن از قالب نهادینه شده ی الگوهای دوران کودکی خود را ندارند، یا مردانی را جذب خود می کنند که شایستگی های مورد نظر آنها را ندارند و یا براحتی مردان شایسته را ناخواسته از خود دور می کنند.

سیناتهرانی در ادامه به خبرنگار « فردا » گفت: اشتیاق زن برای یافتن مردی کامل، در تجربه های اوایل دوران کودکی و به ویژه ریشه در رابطه بین پدر و دختر دارد. اغلب زنان موفقی که با آنها برخورد داشته ام، عاشق پدرشان بوده اند و همواره دوست داشتند مورد عشق و محبت ایشان قرار گیرند. پدرها نیز نقش حمایتی خود را در قبال دخترشان دوست داشتند و عاشق کمک کردن به او بودند. چنین رفتاری از سوی پدران باعث می شد تا فرزندشان را از رویارویی با موقعیت های دشوار دور کنند، اغلب چنین پدرانی پسرانشان را به قوی بودن، ماجراجویی و دخترانشان را به شیرین، مطیع و منفعل بودن تشویق می کردند.

از سوی دیگر اغلب دختران و زنان موفق امروزی، از الگویی مادرانه پیروی می کنند که احساس ترس و اضطراب را با خود دربردارد. مادری که در ارتباط با شوهرش به شدت مطیع بوده به دخترش فشار زیادی می آورده تا کارهایی را انجام دهد که خودش به شدت از انجام آن پرهیز می کرده و لذا شکل گیری این ترس و وابستگی به نسل بعدی نیز منتقل گشته است، در نتیجه مادران وابسته، بصورت ناآگاهانه به دخترانشان آموزش می دادند در جستجوی مردی باشند که دست به خطر بزند و از آنها حمایت و مراقبت کند.

این مربی حرفه ای مهارت های زندگی در ادامه به خبرنگار « فردا » گفت: من مراجعین بسیاری داشته ام که نسخه جوان تر مادران خود بوده اند. مادری که همیشه تسلیم شوهرش بوده و حتی برای خرید یک چیز جزئی از او اجازه می گرفته ، باعث شده تا دختر کوچکی که اکنون تبدیل به یک دختر موفق در تحصیلات آکادمیک یا تجارت شده است در جستجوی مردی باشد که همه چیز را برایش مهیا کند.

اگر مادر این دختر موفق، اعتمادبه نفس بیشتری داشت و نسبت به برطرف شدن نیازها و حقوق شخصی اش حساس تر بود، امکان نداشت که اجازه دهد همسرش چنین نیروی کنترل کننده یکطرفه ای را در خانواده اعمال کند و در نتیجه اکنون دختر جوانش الگوی متعادل تری داشت تا اطمینان بیشتری به خودش داشته باشد و به زن بودنش افتخار کند.

شما به نقش مادران این دختران باهوش در شکل گیری دیدگاه شان نسبت به مردان اشاره کردید، آیا برای پدران این خانم های موفق نیز در این زمینه نقشی قائل هستید؟

او در این رابطه گفت « بله قطعاً، اتفاقاً نقش پدران بسیار پررنگ تر است. من در اثر تجربیاتی که در مسیر کمک به این دسته از دختران خاص داشته ام با طیف متفاوتی از پدران مواجه بوده و هستم که ناخواسته به بازیگری موثر و منفی در هدایت دخترانشان بسوی انتخاب مردان نامناسب تبدیل شده اند.

سیناتهرانی در ادامه مصاحبه خود با « فردا » به معرفی هریک از این پدران پرداخت.

پدران قدرتمند

وی در این رابطه گفت « یکی از الگوهایی که به ارتباط دختران و زنان موفق با مردان دیگر لطمه می زند داشتن پدران قدرتمند است که باعث شکل گیری آرمان گرایی بیش از حد در این خانمهای باهوش می گردد. بارها در مراجعین خود دیده ام که اظهار می داشتند؛ پدری خوش سیما، محترم و موفق دارند که هر مردی در رقابت با او دچار مشکل می شود. هرچند بسیاری از این خانمها تلاش می کردند که مرد مقابل خود را با پدرشان مقایسه نکنند اما بطور ناخودآگاه چنین چیزی رخ می داد.

مراجعه کننده ای داشتم که مادرش را خیلی زود و بعد از تولد از دست داده بود و لذا با پدرش که مردی پویا ، تندخو و یک تاجر موفق بود، زندگی می کرد. آن خانم جوان غرق در هیبت و عظمت پدرش بود. در نتیجه او مردانی را که دارای قدرت و هیبت پدرش نبودند، ناچیز می شمرد. متأسفانه این نگاه بطور وسیع دامنه ای از مردانی را دربر می گرفت که بطور بالقوه برای ازدواج با او مناسب بودند.

به نظر شما چرا اینگونه است؟

سیناتهرانی به « فردا » گفت: اغلب برای این دختران سخت است که از پدر قدرتمندشان دور شوند. آنها صرفاً با فاصله گرفتن از حضور فیزیکی پدرشان، از قید وابستگی به او رها نمی شوند. رفتن به دانشگاه یا زندگی در خانه ای مستقل یا به سرکار رفتن، لزوماً خواسته زن را برای تحت مراقبت بودن تغییر نمی دهد و این دیدگاه به سهولت به مرد جدیدی که در مسیر زندگی اش قرار گرفته است، انتقال داده می شود.

به عقیده شما چاره کار در چیست؟

رهایی از بند وابستگی مستلزم دانستن مهارت هایی است که به یک دختر خاص بیاموزد که چگونه با ترس های وابستگی و اضطراب ناشی از آنها مقابله کند. همچنین می بایست مهارتهای تصویری او نیز تقویت شود تا مردان را همانگونه که هستند، بپذیرد نه اینکه بر طبق تصورات دوران کودکی خود آنها را با پدرش مقایسه کند.

در آرزوی عشق

سیناتهرانی در ادامه به خبرنگار « فردا » گفت « عده ای از ما بسیار خوش اقبال بوده ایم که پدر و مادرمان احساس ارزش و عشق را در ما شکل داده اند. اما بیشتر ما نیز با احساس عشق ناقص رها شده ایم. زخم های این آسیب اولیه ممکن است به ناامیدی و یأسی منجر شود که در بزرگسالی بصورت مانعی برای عشق دربیاید. در نتیجه بجای محبت، این تصور که ما استحقاق داریم تنها دریافت کننده باشیم، در واقع باعث می شود دیگران از ما فاصله بگیرند. مراجعه کننده ای داشتم که از نظر تحصیلات، تجارت و زیبایی بی نظیر بود اما به دلیل آنکه در دوران کودکی والدینش از هم طلاق گرفته بودند، عشق و محبت آنها را بخوبی تجربه نکرده بود، به همین دلیل در بزرگسالی علیرغم خصوصیات مثبت فراوان، مردها را فراری می داد. او به دلیل ترس از شکست عاطفی و از دست دادن عشق طرف مقابلش، از همان ابتدای رابطه تلاش می کرد تا به هر نحوی که شده احساس عاشقانه خود را بروز دهد اما همین امر مردان را به این تصور اشتباه سوق می داد که حتماً او مشکلی دارد که به اینصورت با آنها خودمانی می شود. در حالیکه حقیقتاً او دختری بی نظیر بوده و هست.

از او خواستم تا با روش من در ارتباط با کسی که تصور می کند برای زندگی مشترک مناسب است رفتار کند. اولین گام برای زن در اصلاح این ویژگی تشخیص و پذیرش اشتیاقش است که شاید از کنترل خارج باشد، به ایشان آموختم که چگونه اشتیاقش را مهار کند نه اینکه آنرا انکار یا سرکوب کند. در طی جلساتی، عزت نفس و اعتمادبه نفس لازم را به او دادم و از او خواستم تا اجازه دهد رابطه اش با آن مرد به تدریج و بطور متقابل آشکار شده و رشد کند. خوشبختانه تغییر رفتار او نتیجه مثبت خودش را نشان داد.

باید توجه داشت که نیاز به وابستگی هم مردان را به دردسر می اندازد و هم زنان را، زن یا مردی که در اوایل آشنایی با طرف مقابل به او می گوید دوستش دارد در واقع ذهنیت نیاز به وابستگی را در آن شخص ایجاد کرده و یا او را از خود فراری می دهد و یا باعث می شود تا طرف مقابل، فرد نیازمند عشق را به بازی گرفته و هرگونه که می خواهد با او رفتار کند.

فقدان پدر در دوران کودکی

سیناتهرانی در ادامه به خبرنگار « فردا » گفت « مفهوم والدین مفهومی عمیق و قدرتمند است. وقتی دختری در زندگی اش فاقد پدر است، پدری خیالی خلق می کند. این تخیل از تماشای تلویزیون و فیلم ، مطالعه کتاب و مشاهده پدران دیگر در او شکل می گیرد و به تدریج ترکیبی از پدر رویایی در ذهن او ترسیم می شود. تصویری که شکل گرفته از جالب ترین ، راحت ترین و دوست داشتنی ترین عناصر ترکیب شده است.

پدر تخیلی او پیوسته قوی و حمایتی است. وجود چنین رویای آرزومندانه ای در دختری که بدون پدر، بزرگ شده است کاملاً طبیعی اما اغلب تحریف شده است و به ندرت در این پدر خیالی نقایصی وجود دارد.

اشتیاق قوی به داشتن پدر و برخورداری از عشق او ، اغلب زن را به ادامه جستجویش در بزرگسالی رهنمود می کند. مراجعه کننده ای داشتم که در سن 34 سالگی هنوز قادر نبود با هیچ مردی ارتباطی شاد و با دوام داشته باشد، او می گفت: وفتی دو ساله بودم پدرم فوت کرد، اما من همیشه در این فکر بودم که شخصیت او چگونه بوده است، به همین خاطر در طول دوران کودکی و نوجوانی درباره او رویاپردازی می کردم و او را می دیدم که برای کمک به من می آمد یا مرا از حادثه ای بدنجات می داد. من می دانستم اگر فقط او در کنارم باشد، احساس امنیت می کنم.

سیناتهرانی در ادامه افزود « متأسفانه رویاپردازی این زن موفق در تجارت، باعث بروز مشکلاتی در ارتباطش با مردان شده بود. او هنوز هیچ کس را نیافته بود که در کنارش احساس امنیت کند، کسی که بتواند مطمئن باشد مانند پدرش او را ترک نمی کند. به علاوه مردانی که آن خانم با آنها آشنا شده بود با تصویری که او سالها قبل از پدر خود در ذهنش ساخته بود، جور در نمی آمدند. به همین دلیل او مردان شایسته زیادی را از خود رنجانده بود، به همین دلیل لازم بود تا مهارت های دگرگونی در تصویر ذهنی اش را به او بیاموزم تا گره ذهنی وی در این خصوص بخوبی مرتفع شود.

پدر بی خیال یا بی تفاوت

سینا تهرانی در ادامه به نقش پدران بی تفاوت یا بی خیال در زندگی دختران باهوش و موفق پرداخت و در این مورد به خبرنگار « فردا » گفت: « یکی دیگر از عواملی که باعث می شود تا دختران و زنان موفق در ارتباط با مردان و جذب مرد دلخواه خود با مشکل مواجه شوند، وجود پدرهایی است که تنها سایه ای از آنها در خانواده دیده می شود. پدرهایی که از نظر عاطفی بود و نبودشان در خانه به چشم نمی آید.

چنین پدرانی علاقه چندانی به فرزند خود و کارهایی که انجام می دهد، از خود نشان نمی دهند، رابطه عاطفی خاصی میان آنها وجود ندارد و همین امر باعث می شود تا دختری که اکنون به سن بزرگسالی رسیده در جستجوی مردان شیک و زرق و برقدار باشد، مردانی که جلب توجه زیادی بکنند. مردانی که ویژگی های برجسته و خاصی داشته باشند. چنین افرادی در ابتدا برای دختران باهوش هیجان انگیزند اما در واقع از این فراتر نمی روند و همان کسانی نیستند که این دختران خاص دوست دارند، داشته باشند. چنین دخترانی از درگیر شدن با مردانی که شبیه پدران خود هستند، می ترسند.

خانم جوانی که مدیر یک مجموعه بسیار موفق است، می گفت « در کودکی عاشق پدرم بودم و ناامیدانه به عشق او نیاز داشتم اما او مردی پرمشغله ، کناره گیر و بدون محبت بود. آخرین باری که سعی کردم پدرم را بغل کنم هشت سال سن داشتم. آن روز سالگرد تولد پدرم بود. من با اجازه مادرم تا دیروقت بیدار ماندم که او از سفر کاری برگردد. وقتی پدر جلوی در رسید به طرفش دویدم و بغلش کردم اما او مرا از خودش دور کرد. به نظرم او همیشه با محبت کردن مشکل داشت. وقتی بزرگتر شدم مادرم به من گفت که آنها رابطه زناشویی خوبی نداشتند. »

این خانم موفق در تجارت، هرگز نتوانست بفهمد چرا پدرش به عشق او پاسخ نمی داد. او می گفت« آقای تهرانی! خیلی دلم می خواست بدانم چه ایرادی دارم که پدرم از من فاصله می گیرد و پیوسته تلاش می کردم که دختر بهتری باشم تا عشق و محبت او را بدست بیاورم. »

سیناتهرانی در ادامه به « فردا » گفت: متأسفانه اشتیاق افراطی آن خانم به خوشحال کردن و عطش سیری ناپذیری اش به محبت ، باعث شتاب گرفتن مردان می شد اما نه به سمت او ، بلکه در جهت مخالف.

پدر این خانم مردی بود که نه تنها او، بلکه سایر اعضای خانواده را نادیده می گرفت. حال دختر 38 ساله چنین پدری که صاحب کسب و کار بسیار موفقی است، در اعتماد کردن به مردان مشکل داشت. او همه مردان را مثل پدرش خودخواه و بی ثبات می دید. بنابراین امیدی نداشت که بتواند در کنار مردی احساس امنیت و توجه کند و به قدری از آنچه که در دوران کودکی فاقد آن بوده؛ عصبانی بود که قبل از اینکه مردی فرصت داشته باشد به نحوی شایستگی هایش را به اثبات برساند، خانم جوان وی را کنار می گذاشت.

من به او آموختم که جستجو برای کمبود عشق پدر به وضوح فعالیتی بی فایده است. هر مردی هرقدر هم مایل به انجام اینکار باشد، نمی تواند آنچه را زنی در بچگی فاقدش بوده است، جبران کند. این نوع عشق را فقط پدر و مادر می توانند به کودک خود بدهند. اشتیاق هایی از این دست به ندرت هشیارانه تعریف می شوند. زنانی که درگیر این جستجو می شوند. می دانند که همیشه از جانب مردان ناامید خواهند شد، اما علتش این نیست که مرد انتخابی شان بی کفایت است، بلکه علت آن توقعات از قبل تعریف شده و نابجای خودشان است.

پدرانی که فرشته نجات هستند

آقای تهرانی در ادامه به نقش پدران منجی پرداخت و به خبرنگار « فردا » گفت: دختران و زنان بسیاری را دیده ام که بدون توجه به اینکه چقدر قوی یا شایسته هستند، نیازی پنهانی به یک منجی دارند، متأسفانه در جامعه ما دختران و پسران از دوران کودکی به مستقل بودن تشویق نمی شوند. آنها آموزش می بینند تا بجای اینکه به خودشان کمک کنند، منتظر دریافت کمک از دیگری باشند. دختر خانمی به من می گفت « آقای تهرانی من همیشه به مردان وابسته می شوم. من هرگز تشخیص نداده ام که چرا چنین وضعیتی مرا درمانده و وابسته می کند »

متأسفانه این دختر جوان یادگرفته بود که مهارت های خودش را در حل مشکلات نادیده بگیرد و در عوض به رفتار ماهرانه اش برای دریافت کمک از جانب مردان متکی باشد. او آموخته بود که چطور مردان را ترغیب کند تا او را نجات دهند. پدری که بیش از حد حمایت کننده است، شاید خیال کند که پدری دوست داشتنی و با محبت است اما در واقع او دارد وابستگی و نیازمند بودن را به دخترش آموزش می دهد. به احتمال قوی این دختر در بزرگسالی به دنبال مردی است که احساس مشابهی از امنیت و مراقبت را برایش مهیا کند.

بارها دیده ام که رفتار دختر در یافتن مردی که حامی او باشد اغلب آگاهانه نیست. زنان می دانند که امکان ندارد نجات داده شوند و از خطرات و ناامنی های زندگی دور بمانند. با این حال این تصور گمراه کننده بگونه ای تعجب برانگیز متداول است، حتی بنده بارها در میان زنان خردمند و توانا نیز با این مساله مواجه بوده و هستم.

آقای تهرانی این چه اشکالی دارد ؛ خب همه ما می خواهیم از ما مراقبت شود و مورد عشق و محبت قرار بگیریم؟

این مربی سایت درس زندگی دات کام به « فردا » گفت: هیچ اشکالی ندارد، اما باید برای برخی از این توجهات به خودمان نیز متکی باشیم. متأسفانه بیشتر اوقات زنان آموزش می بینند که این نیازها را از طریق انتخاب همسر برطرف کنند اما من معتقدم شوهر باید چیزی بیشتر از راه حل مشکل باشد.

تنها درکی واضح از تجربیات اولیه با پدر، زنان را قادر می سازد خودشان را از تجربه های ناآگاهانه که می تواند در ارتباطات بزرگسالی مشکل زا باشد، رها کنند. شکست در شکل دادن جدایی از پدر می تواند موجب تعارضاتی عمیق شود و حتی اطمینان بخش ترین ارتباطات را نیز تخریب کند.

پدرانی که صراحت کلام ندارند

سیناتهرانی در این باره به خبرنگار « فردا » گفت: متأسفانه بارها با دخترانی مواجه بوده ام که تحت تأثیر پدری بدخلق و کنترل کننده قرار داشته اند که باعث شده تا این دختران با پدرشان رک و صریح نباشند زیرا رفتار کنترل کننده پدر منجر به شکل گیری احساس ترسی مبهم اما مداوم در درون دختر گردیده است.

این احساس ترس باعث می شود تا دختر به فکر دور زدن پدرش برآید و بیاموزد که چگونه دل پدرش را بدست آورد و او را به مسیری هدایت کند که به نفعش تمام می شود. در اثر ناتوانی پدر در کنترل ارتباط همراه با صداقت، دختر نیز بسوی پنهانکاری و عدم اعتماد سوق داده می شود. بدیهی است این احساسات و رفتارها باعث می شود تا دختری که بزرگ شده است در ارتباطاتش با مردان، بصورت غیرمستقیم و با عدم صراحت عمل کند.

البته بعضاً نیز دیده شده است که دختران در این مورد تحت تأثیر رفتار غیرصریح مادر با شوهر خود قرار گرفته اند. مادری که با تکیه بر ترفندهای غیرصریح، همسرش را به اجابت خواسته های خود ترغیب می کرد و همواره نیز در اینکار موفق بوده است، بطور ناخواسته به دخترش می آموزد که در ارتباط با مردان اینگونه عمل کند زیرا دختران و پسران در دوران کودکی قدرت قضاوت ندارند تا ببینند چه رفتارهایی سالم و قابل تأیید است و چه رفتارهایی تحریف شده و نامناسب. آنها براحتی آنچه را مشاهده می کنند، می آموزند. این فرآیند همان الگوبرداری یا همانندسازی است. نمی توان انتظار داشت دختری کوچک از خودش بپرسد « آیا راههای دیگری برای زن بودن به غیرازآنچه که در مادرم می بینم وجود دارد یا خیر ؟ البته بعدها که دختر بزرگ شد ممکن است چنین سوالی برایش ایجاد شود اما دیگر دیر شده زیرا او در قالب الگوی رفتاری نامناسب فرورفته است و تنها راهش این است که مهارت بیرون آمدن از آن الگو را بیاموزد.

چنین دخترانی در بزرگسالی و در حین ارتباط گرم و صمیمانه با مردان، در مورد هر حرکتی که همانند رفتارهای پدرشان نباشد، به سرعت طلبکارانه و انتقادی رفتار می کنند. آنها توقع دارند مردان دیگر نیز نظیر پدرانشان تحت تاثیر رفتار غیر صریح و متملقانه آنها فریب بخورند و بدون قید و شرط و بدون هیچ ملاحظه ای خواسته هایشان را اجابت کنند. بدیهی است مردان شایسته براحتی چنین دخترانی را کنار می گذارند.

در هفته های آتی و در بخش دوم گفت و گوی خود با سیناتهرانی به واکنش مردان در برابر زنان باهوش و موفق خواهیم پرداخت که می تواند نقش موثری در شکل گیری رفتار هوشمندانه این دسته از زنان در ارتباط با مردان داشته باشد.

به مردان در برابر این دختران کوچولوی بابا چگونه پاسخ می دهند؟

یک تصور اشتباه در میان زنان وجود دارد و آن اینکه مردان در واقعا زنانی را ترجیح می دهند که به قدرتمندی یا باهوشی خودشان نیستند، اما واقعیت ها نشان می دهد که درصد بسیار بالایی از مردان زنانی دلربا ، شیرین، عاشق پیشه و صاف و ساده را ترجیح می دهند.

همانگونه که عرض کردم الگوهای رفتاری نامناسب و انتقال نامناسب نیازها در دختران توسط پدران و بعضاً مادران شکل گرفته و تقویت می گردد. بسیاری از دختران وقتی بزرگتر می شوند به استفاده از همین الگوها ادامه می دهند تا مرد زندگی شان را وادار کنند به گرمی به آنها پاسخ دهد. اساساً مردان نیز به این ویژگی زنان پاسخ مثبت می دهد زیرا این رفتار موجب می شود تا آنها احساس کنند که همه چیز را تحت کنترل دارند.

مردان از احساس درماندگی در یک کودک یا دختربچه آزرده نمی شوند، زیرا این اقتضای سن است اما از زن درمانده آزرده می شوند. زیرا درماندگی زن باعث می شود تا توقعاتش از مرد بیشتر شود. همچنین مردان ممکن است به منفعل بودن زنان، چیزی که از نظر اجتماعی برای خودشان ممنوع شده است، حسادت بورزند.

من بارها از مردان این جملات را شنیده ام که ما نمی خواهیم زنی داشته باشیم که سرجایش لم بدهد و از ما توقع داشته باشد. ما نیاز به همسری واقعی داریم نه دختربچه ای که از او مراقبت کنیم. پس ما چه؟ وقتی احساس آزردگی و ناراحتی می کنیم، چه کسی باید ما را تسلی بدهد؟

اغلب مردان موفق و خاصی که زنان باهوش و موفق به دنبالشان هستند. در جستجوی دختربچه ای نیستند که دائم از آنها توجه و محبت بخواهد. امروزه آنها بیشتر از همیشه در جستجوی شریک زندگی هستند. دختران باهوش و موفق لازم است بصورتی واقع بینانه این موضوع را درک کنند که مردان نیازهای وابستگی نیرومندی دارند که در قشر موفق های آن شدتش بیشتر هم می شود، و وقتی زنی درمانده نشان می دهد، مرد اغلب او را به عنوان شخصی ضعیف در نظر می گیرد که ظرفیتی برای ارضای نیازهایش ندارد و صرفاً برای مدتی کوتاه می تواند او را سرگرم کند.

برای زنانی که رفتار بچگانه را به عنوان راهبردی مسلط در ارتباطاتشان با مرد بکار می برند، مرد کامل همیشه با پدر همیشه ستایشگرشان کمی اختلاف دارد. خواه مردان پدارنه یا ستایشگر باشند یا نه، این زنان آنان را اینگونه مشاهده می کنند.

آقای دکتر، برخی از زنان هشیارانه باور دارند که عشوه گری، حیله گری و به اصطلاح خودشان زیرکی در ارتباطشان با مرد ضروری است و تنها راهی است که می توانند امید داشته باشند، آنچه را می خواهند بدست می آورند

اگر منظورتان جذب مردان به دردنخور و بنجل است بله حق با این زنان است اما من سالهاست که با زنان باهوش یا موفق بسیاری در ارتباطم که ثابت کرده اند چنین رفتار غیرمنصفانه ای عواقب خطرناکی دربرداشته و بارها و بارها باعث شده تا زنان موفق مردانی را جذب کنند که ویژگی مثبت خاصی نداشته اند و بعد از مدتی نیز آنها را کنار گذاشته اند.

اغلب وقتی از دختران می پرسم چرا با طرف مقابلتان بگونه ای غیرمنصفانه رفتار کرده اید، پاسخ می دهند: ما از همان کودکی همینگونه رفتار می کردیم و همواره موفق بودیم.

الگوهایی ارتباطی که بچه ها در اوایل کودکی خود می آموزند اگر با شرایط زندگی بزرگسالی متناسب باشد، بسیار مفید خواهد بود اما اغلب وقتی راه حل های قدیمی برای موقعیت های جدید بکار می روند،مشکل رخ می دهد. آنچه در ارتباط با پدر در کودکی مناسب بود، ممکن است در ارتباط با همسر مخّرب باشد.

به عنوان مثال خانم موفقی می گفت یک روز قرار بود دوستم به همراه گروهی از زنان و مردان به یک تور یکروزه برود من به دوست خود گفتم که اگر بروی من نمی آیم. اما او رفت و برای همیشه مرا ترک کرد.

چه چیزی دختران موفق را به این رفتار غیرمنصفانه ترغیب می کند؟

ترس از برطرف نشدن نیازهایشان ! هر شخصی می خواهد نیازهای اولیه اش برطرف شود، البته آنچه مورد تأکید است، خود نیازها نیست بلکه روشهای مناسبی است که برای ارضای آنها بکار می بریم. احمقانه است که باور داشته باشید رفتار غیرمنصفانه روشی موفق برای کسب هدف موردنظرمان است، این روش براحتی مردان را بیزار می کند و آنها را فراری می دهد.

سیناتهرانی متخصص مهارت های موفقیت فردی و شغلی است و مهارتهای موفقیت در زندگی و کسب و کار را به مردم می آموزد. او مربی خصوصی بسیاری از مردان و زنان موفق است، مربی ای که اصول کاری خودش را دارد و تنها به کسانی مشاوره یا آموزش می دهد که او را تحت تاثیر قرار دهند. به گفته وی آنها باید یک موفقیت قابل توجه در یکی از عرصه های فردی یا شغلی کسب کرده باشند یا افرادی قوی و موفق که اغلب از مراجعین خودش بوده اند، آنها را معرفی کرده باشد.

در بسیاری از موارد شاهد این هستم که شهرت و آوازه مردان موضوع تخیلات زنان بوده است، البته مردان نیز درباره زنان زیبا خیال پردازی می کنند، اما تفاوت این دو در این است که بیشتر تخیلات مردان ، تخیلات جنسی است اما بیشتر تخیلات زنان، تخیلات عاطفی است.

به نظر شما چرا اینگونه است؟

اغلب مردان بزرگسال برای زندگی مستقل آموزش دیده اند اما زنان در طول زندگی خود عشق ، محبت و احساس عاشقانه را آموزش می بینند. در نتیجه مردان گرایش دارند درباره آنچه به وجود خواهند آورد تمرین و خیال پردازی کنند، در حالیکه زنان گرایش دارند درباره آنچه برایشان رخ خواهد داد تصویر پردازی کنند. در بسیاری از مواقع این خیال پردازی ها درباره آینده شامل مرد، ارتباط عاشقانه و عشق است.

من در کارگاه های آموزشی ای که با زنان دارم، گاهی از آنها می خواهم خیالات و تخیلاتشان را درباره مردان بنویسند. نقطه مشترک این نوشته ها، شامل هیجانات، موقعیت ها و خصوصیات مشخصی است که برای بینندگان داستان های درام تلویزیونی و خوانندگان رمان های عاشقانه آشناست. شانس برخوردی فوق العاده در محیطی خارجی ، نظیر رستورانی مجلل، ساحلی آفتابی و هنگام قدم زدن در صبحی مه آلود و رویایی وجود دارد.

یعنی شما می گویید زنان باهوش وقت خود را صرف خیالبافی می کنند و در رویای غریبه های اسرارآمیز و مبهم غرق می شوند؟

نخیر من می خواهم بگویم اشتیاق ها بطور ناخودآگاه با بینش ها و نگرش های آگاهانه تغییر نمی کند و این شکاف میان این دو است که ممکن است باعث شود زنی باهوش دست به انتخابی نادرست بزند. زیرا زنان به روش های مختلف قربانی تلاش های هماهنگی بوده اند که در باورها و رفتارشان نسبت به مردان ریشه دارد. خواه این پیام ها از والدین، کتاب ها، تلویزیون ، فیلم ها یا تبلغات باشد یا نه ، زنان تشویق می شوند که باور کنند براستی شاهزاده ای آرمانی در جایی در بیرون وجود دارد.

منبع : سایت فردا

بازنشر: سلامت نیوز - تنظیم خانواده

رابطه جنسی

مشاوره ازدواج،مشاوره جنسی

آموزش زناشوئی

آموزشهای جنسی

مشاوره جنسی،مشاوره آنلاین

فیلم رابطه جنسی

رابطه جنسی

رابطه جنسی

امکانات فوق شامل خریدارای سی دی مقالات سایت و مجموعه آموزشی زوج خوشبخت نیز می شود

- - , .

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان tanzimekhanevadeh بازدید : 179 تاريخ : سه شنبه 29 دی 1394 ساعت: 3:05

نفوذ در دلها

عضویت در کانال تنظیم خانواده

عواملی که مانع لذت جنسی می شوند

عواملی که مانع لذت جنسی می شوند

علت لذت نبردن از رابطه جنسی چی میتواند باشد؟رابطه جنسی یکی از عوامل مهم در پایداری زندگی زناشویی است. برخی مواقع رابطه جنسی بین زوجین به سردی می گراید و عوامل مهم و ساده ای در این بی میلی دخیل هستند. عوامل مهم و در عین حال ساده که رابطه جنسی تان را خراب می کنند عبارتند از :

تا به حال برایتان پیش آمده که در زندگی مشترکتان احساس کنید که دیگر برقراری رابطه جنسی برایتان لذت‌بخش نیست و آنگونه که باید از روابط خود لذت ببرید. احتمالا اوایل این مساله را به خستگی و مشغله کاری زیادتان ربط داده‌اید ولی باز در شرایطی که احساس خستگی هم نمی‌کردید، چنین حسی به شما دست داده! بد نیست بدانید که به گفته دکتر غلامحسین قائدی، روانپزشک جنسی انواع مشکلات پزشکی و بیماری‌ها می‌توانند باعث اختلال در عملکرد جنسی شوند.

دلایل لذت نبردن از رابطه جنسی

این روانپزشک با اشاره به اینکه دلایل متعددی وجود دارد که می‌تواند باعث شود فرد از روابط جنسی خود لذت نبرد، توضیح داد: «عمدتا این دلایل در چند دسته تقسیم‌بندی می‌شوند دسته اول دلایل پزشکی است؛ از این رو وجود هر نوع مشکل پزشکی ممکن است باعث شود فرد نه فقط لذتی از رابطه جنسی خود نبرد بلکه حتی باعث از بین رفتن میل جنسی در فرد شود.»

قائدی با تاکید بر اینکه مطالعات مختلف نشان داده‌اند که انواع مشکلات پزشکی و بیماری‌ها باعث اختلال در عملکرد جنسی فرد می‌شوند، ادامه داد: «ابتلا به انواع بیماری‌ها حتی سرماخوردگی ممکن است باعث اختلال در عملکرد جنسی شود و فرد میل به داشتن رابطه جنسی را از دست دهد و نتواند فعالیت جنسی لذت‌بخش و موفقی داشته باشد و به این دلایل زندگی جنسی‌اش، لذت‌بخش نباشد.»

وی به عامل موثر دیگر در کاهش لذت از روابط جنسی اشاره کرد و گفت: «علل روانپزشکی دومین عامل هستند كه ممكن است باعث شود فرد از داشتن رابطه جنسی با همسرش لذت نبرد. در واقع نداشتن آمادگی ذهنی و روانی فرد برای داشتن رابطه جنسی می‌تواند بر عملکرد جنسی و نهایتا لذت جنسی تاثیر بگذارد، علاوه بر این، وجود مشکلات روانپزشکی نظیر استرس، اضطراب، افسردگی و... هم بر میل و عملکرد جنسی فرد تاثیر می‌گذارد.»

وی در ادامه افزود: « معمولا در یک رابطه جنسی لذت‌بخش و موفق، آمادگی ذهنی و روانی در کنار آمادگی جسمانی نقش مهمی دارد، طبیعی است که آشفتگی‌های ذهنی فرد، استرس و مشکلات عصبی و خلقی باعث شوند که فرد به‌جای تمرکز بر لذت بردن از رابطه بر عملکرد خود متمرکز شود و همین مساله منجر به ایحاد اضطراب عملکردی شود و در نتیجه رابطه جنسی لذت‌بخشی بین او و همسرش شکل نگیرد.»

دانشیار دانشگاه شاهد و عضو گروه پژوهشی خانواده و سلامت جنسی در ادامه گفت‌وگو به نقش عوامل محیطی در كاهش لذت جنسی اشاره کرد و توضیح داد: «سومین علت، شرایط محیطی است. شرایط محیطی شامل شرایط زمانی و مکانی است که رابطه جنسی زوجین در آن شکل می‌پذیرد. نبود احساس امنیت ناشی از قرار گرفتن در مکانی که فرد در آن احساس راحتی نمی‌كند و همچنین نبودن امکانات لازم و مناسب و وجود عوامل محیطی مزاحم و... همگی می‌توانند بر عملکرد جنسی فرد تاثیر بگذارند و به شکل مستقیم یا غیرمستقیم بر رابطه جنسی و لذت بردن از آن موثر باشند. به عنوان مثال داشتن رابطه جنسی در محیطی که فرد دارای دغدغه و نگرانی‌ از جمله نگران مراقبت از فرزندان یا نگران حضور افراد دیگر در منزل و... است یا حتی قرارگرفتن در شرایطی نامناسب مثل وجود نور، سرما و گرما و... همگی می‌تواند بر عملکرد جنسی و لذت بردن از رابطه تاثیر بگذارند و باعث شود زوجین آنطور كه باید و شاید از رابطه با هم لذت نبرند.»

قائدی در پاسخ به این سوال که آیا روابط بین‌فردی زوجین هم تا هم در شکل‌گیری این مشکل می‌تواند نقش داشته باشد، یا نه گفت:‌ «روابط بین‌فردی زوجین عامل دیگری است که در شکل‌گیری این مشکل نقش دارد. درواقع نوع رابطه فرد با همسر، میزان صمیمت و عاطفه در رابطه جنسی، شرایط فیزیکی، روحی و روانی همسر و تعاملات زوجین از جمله عواملی هستند که در این گروه جای گرفته و نقش مهمی در لذت بردن از رابطه جنسی ایفا می‌کنند. مطالعات متعددی نشان داده است که رابطه جنسی زوجینی که دارای تعارضات زناشویی، مشکلات و آسیب‌های عاطفی و روابط آسیب‌دیده عاطفی هستند، لذت‌بخش و موفق نیست و عمدتا یک رابطه مکانیکی قلمداد می‌شود. در چنین روابطی لذت بردن از رابطه جنسی اتفاق نمی‌افتد و حتی ممکن است زوجین هیچ تمایلی برای داشتن رابطه جنسی نداشته باشند. درضمن، جدای از تعارضات بین فردی، فقدان آمادگی ذهنی و جسمانی همسر بر رابطه جنسی نیز تاثیر منفی می‌گذارد و باعث می شود زوجین از رابطه لذت نبرند.»

عضو گروه پژوهشی خانواده و سلامت جنسی در نهایت با تاکید بر اینکه کلیه عوامل ذکر شده می‌توانند به شکل مستقیم یا غیرمستقیم بر عملکرد جنسی فرد و میزان رضایت وی از زندگی جنسی‌اش تاثیر داشته باشند، خاطرنشان کرد: «با این حال فقدان لذت از رابطه جنسی ممکن است دلایل دیگری نیز داشته باشد که از طریق ارزیابی و بررسی‌های تخصصی مشخص خواهند شد. از این رو زوجینی که احساس می‌کنند از رابطه جنسی با همسرشان لذت نمی‌برند، پیشنهاد می‌شود حتما به متخصص مربوطه مراجعه کنند تا بررسی‌های لازم صورت بگیرد.»

منبع : سلامانه

رابطه جنسی

مشاوره ازدواج،مشاوره جنسی

آموزش زناشوئی

آموزشهای جنسی

مشاوره جنسی،مشاوره آنلاین

فیلم رابطه جنسی

رابطه جنسی

رابطه جنسی

امکانات فوق شامل خریدارای سی دی مقالات سایت و مجموعه آموزشی زوج خوشبخت نیز می شود

مشاهده دسته بندی :

بازدید : 1312

بخش ویژه کاربران عضو سامانه خدمات

مشاوره آنلاین

سفارش مقاله

مشاوره تلفنی

ویدئو های اموزشی و سلامت

مشاوره حضوری

بخش آموزشی ویژه متاهلین

پرسش و پاسخ جنسی

پرسش و پاسخ احکام شرعی

پرسش و پاسخ پزشکی

پرسش و پاسخ پیامکی

آزمون آمادگی ازدواج

دریافت بسته های آموزشی

کلاسها و دوره های آموزشی

دریافت پیامکهای ا»وزشی

مشاوره ازدواج

مشاوره جنسی



- - , .

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان tanzimekhanevadeh بازدید : 316 تاريخ : يکشنبه 27 دی 1394 ساعت: 3:52

برای رابطه جنسی بیشتر چکار کنیم

برای رابطه جنسی بیشتر چکار کنیم

روشهایی برای داشتن رابطه جنسی بیشتر،برای کسانی که تازه نامزد کرده اند و یا به تازگی ازدواج کرده اند داشتن رابطه جنسی به هر اندازه که بخواهند دغدغه خاصی نیست اما به تدریج که زمان می گذرد و بچه ها متولد می شوند و استرس کاری خودش را بیشتر نشان می دهد، بنظر می رسد که رابطه جنسی اولین چیزی است که در معرض بی توجهی قرار گرفته و برخی از زن و شوهرها به سرعت به این نتیجه می رسند که  باید از آن صرفنظر کرد. برنامه های تلویزیون تا دیر وقت ادامه می یابد و شما باید تا پاسی از شب بیدار بمانید تا بتوانید رابطه جنسی داشته باشید.

مشکل از این جا شروع می شود که بعد از مدتی این کمبود رابطه جنسی به عنوان بی علاقگی و عدم تمایل به یکدیگر و یا در بهترین شرایط به عنوان بی توجهی به یکدیگر تلقی می شود. در حالی که غالبا هیچ از این موارد صحت ندارد

این مساله یک مشکل رایج در بین زوجین است که در صورت عدم توجه، به مرور بدتر شده و به مشکلات زناشویی بزرگتر  تبدیل خواهد شد.

حال سوال این است که چکار کنیم؟

چگونه رابطه جنسی بیشتری را در زندگی زناشویی خود تجربه کنیم؟

اگر ندانید از کجا باید شروع کرد افزایش دادن این رابطه به نظرتان غیر ممکن خواهد بود. در ادامه نکاتی را برای چگونگی انجام این کار ارایه می دهیم :

به داشتن رابطه جنسی با همسر خود فکر کنید، برایش برنامه ریزی کنید، برای اجرایش طرح و نقشه داشته باشید و... یادتان باشد هر چه بیشتر به این موضوع فکر کنید بیشتر خواهان آن خواهید بود.

اگر گرفتار یک زندگی یکنواخت شده اید و همه چیز در کار کردن، پرداخت صورت حساب های ماهیانه، تمییز کردن کف اتاق ها، کوتاه کردن چمن ها و شاخه درخت های باغچه و مراقبت از خانواده خلاصه می شود سعی کنید هر روز عبارت "دوستت دارم" را به زبان آورید. همین عبارت کوتاه گویای عشق و علاقه و توجه خاص شماست  و می تواند تمایل به داشتن رابطه جنسی  با همسر را افزایش دهد. زوج هایی که بطور مرتب از عبارت های خودمانی و عاشقانه استفاده می کنند علیرغم  نداشتن تماس جنسی مانند لمس کردن و یا نوازش کردن از امکان رابطه جنسی بیشتری برخوردار هستند بویژه اگر این عبارتها با یک هدیه کوچک همراه باشد.

همچنین با ایجاد تغییر در کارهای همیشگی می توانید از شانس بیشتری برای داشتن رابطه زناشویی با همسر خود برخوردار باشید. تغییراتی در روش نزدیکی، تزئینات خانه، طرز آرایش و لباس پوشیدن، تهیه شام یا نهار مورد علاقه و... همگی می توانند بسیار موثر باشند.

یک روش عالی برای افزایش رابطه جنسی با همسر، رها کردن تمام هیاهوهای گذشته و اختصاص دادن یک شب از هفته برای خود زوجین است. نه کار، نه وظایف فردا، نه شستشو و تمیز کردن خانه و نه هیچ چیز دیگر. این زمان را با فرزندان تان، دوستان و یا اقوام سپری نکنید فقط خودتان دو نفر! در بیشتر مواقع، این زمان به بیان نظرات ، افکار و آرزوها ختم می شود که باعث  محکم تر و نزدیک تر شدن ارتباط زوجین می گردد. بیشتر شدن ارتباطات بین زوجین بطور خودکار به رابطه جنسی بهتر، لذت بخش تر و مداوم تر ختم خواهد شد.

زوج هایی که بطور مرتب از عبارت های خودمانی و عاشقانه استفاده می کنند علیرغم نداشتن تماس جنسی مانند لمس کردن و یا نوازش کردن از امکان رابطه جنسی بیشتری برخوردار هستند

حداقل یک بار در هفته با هم دوش بگیرید. هر یک شما به تنهایی این کار را بطور روزانه انجام می دهید چرا یک بار را با هم نباشید؟این کار جرقه ای از تمایل و نیاز را در شما ایجاد خواهد کرد. دوش گرفتن سبب می شود بدون نیاز به تخصیص زمانی خاص، از مشاهده بدن یکدیگر لذت ببرید. حتی اگر تمام آنچه شما انجام می دهید به هیجان آوردن یکدیگر باشد، تمایل به سپری کردن زمانی با هم به افزایش رابطه جنسی در زندگی زناشویی تان ختم خواهد شد.

حال سوالی دیگر:

چرا داشتن رابطه جنسی هر چه بیشتر در زندگی زناشویی این قدر اهمیت دارد؟

در پاسخ به این پرسش باید گفت این رابطه نقشی حیاتی، عمیق  و بی همتا در زندگی زناشویی ایفا می کند. این رابطه باعث پیدایش پیوندها و عشق و علاقه و تعلق خاطری  در بین زوجین می شود که با هیچ ناملایمت  و عدم توافقی ازبین نخواهد رفت. در واقع زوجین با این ابزار تمایل و علاقه خود با دیگری را ابراز می کنند.

وقتی که شما با همسرتان رابطه زناشویی دارید یعنی در واقع با او بودن را بر کار، درس و دیگر روابطی که هر روز با آن درگیر هستید ترجیح داده اید.

اولین قدم در افزایش رابطه جنسی در زندگی زناشویی این است که خواهان این افزایش باشید حتی اگر توانایی جنسی و یا تمایل شما به انجام این رابطه خیلی زیاد نباشد. شما باید تلاش کنید تا تمایلات تان را افزایش دهید و نگرش تان به رابطه جنسی مانند کارهای عادی و روزمره که گاهگاهی آنها ارانجام می دهید نباشد بلکه آن را برای خودتان یک اولویت بدانید و برایش طرح و نقشه و برنامه ریزی داشته باشید.

منبع: سایت تبیان

رابطه جنسی

مشاوره ازدواج،مشاوره جنسی

آموزش زناشوئی

آموزشهای جنسی

مشاوره جنسی،مشاوره آنلاین

فیلم رابطه جنسی

رابطه جنسی

رابطه جنسی

امکانات فوق شامل خریدارای سی دی مقالات سایت و مجموعه آموزشی زوج خوشبخت نیز می شود

- - , .

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان tanzimekhanevadeh بازدید : 195 تاريخ : شنبه 26 دی 1394 ساعت: 8:48

نفوذ در دلها

طراحی سایت

رفتار با عصبانیت زنان در منزل

رفتار با عصبانیت زنان در منزل

angry woman

برخورد با عصبانیت زنان،چطور با زن عصبانی رفتار کنیم،بارها گفته شده است که عصبانیت، یک علامت و نشانه است و بیشتر به عنوان معلول مطرح است تا علت. بنابراین باید با اقدا‌م‌های لازم از شدت گرفتن این رفتار پیشگیری کرد. زمانی که بروز یک رفتار مثلا عصبانیت در فرد باعث اذیت و آزار خود فرد و همچنین دیگران می‌شود و نمی‌تواند آن را کنترل کند، باید هر چه زودتر نزد متخصص مربوطه برود.

یکی از کاربران گفته‌اند که 48 سال سن دارم و خانمم 35 ساله است (دختر خاله /پسر خاله‌). دو فرزند 15 و 10 ساله داریم که هر دو سالم و زرنگ هستند. ولی مشکلی که داریم عصبی بودن و از کوره در رفتن خانمم بخاطر بچه‌ها است که هر روز بهانه و ایراد از غذا (بیشتر اعتراض بچه‌ها از غذاست) می‌گیرند. همسرم عصبانی شده و پی‌درپی و یک ریز حرف می‌زند طوری که هم اعصاب خودش داغون شده و هم بچه‌ها اذیت می‌شوند. پیش مشاوره هم رفته و با او حرف زده و می‌داند که کارش اشتباست ولی باز هم عصبانی می‌شود و از کوره در می‌رود. لطفا مرا راهنمایی کنید.

دکتر علی باغبانیان، روانپزشک و استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران در پاسخ به این سوال کاربران در گفت‌وگو با سلامانه گفت: «دلایل متعددی می‌تواند در بروز عصبانیت و پرخاشگری نقش داشته باشد بنابراین باید علت اصلی ریشه‌یابی و مشخص شود. از سوی دیگر باید دید فرد عصبانی بیشتر در چه موقعیت‌هایی دچار عصبانیت می‌شود. با توجه به اینکه شما اشاره کرده‌اید بیشترین عصبانیت همسرتان به دلیل بهانه‌گیری بچه‌ها از نوع غذاست باید دید که آیا واقعا با تغییر نوع غذا یا روش پخت آن این مشکل برطرف خواهد شد یا نه؟!»

وی در ادامه افزود: «اگر تغییر در روند و سبک آشپزی باعث بهبود این شرایط می‌شود، شما باید در این مورد به همسرتان کمک کنید. وقتی بچه‌ها از غذا ایراد می‌گیرند شما به دنبال تایید رفتار آنها نباشید و اینکه مثلا بگویید بچه‌ها راست می‌گن بهتره به جای اینکه سیب‌زمنی را آبپز کنی، سرخ‌کرده آن را تهیه می‌کردی و... با بچه‌ها صحبت کنید که به دنبال بهانه‌جویی نباشند و ایرادهای بی‌مورد نگیرند. از طرف دیگر هم به همسرتان کمک کنید که کمی در سبک آشپزی تغییر ایجاد کند و بعد مشخص شود که آیا واقعا این تغییرات روندی در بهبود شرایط داشته است یا نه.»

این روانپزشک تاکید کرد که بارها گفته شده است که عصبانیت، یک علامت و نشانه است و بیشتر به عنوان معلول مطرح است تا علت. بنابراین باید با اقدا‌م‌های لازم از شدت گرفتن این رفتار پیشگیری کرد. زمانی که بروز یک رفتار مثلا عصبانیت در فرد باعث اذیت و آزار خود فرد و همچنین دیگران می‌شود و نمی‌تواند آن را کنترل کند، باید هر چه زودتر نزد متخصص مربوطه برود. بنابراین بهتر است مجددا با همسرتان به یک روانشناس یا روانپزشک مراجعه کنید. قطعا آنها تکنیک‌هایی را برای کنترل این عصبانیت به همسرتان خواهند آموخت.

باغبانیان همچنین یادآور شد که گاهی تکنیک‌های ساده‌ای به افراد ارائه می‌شود تا با استفاده از آنها بتوانند استرس، اضطراب، عصبانیت و پرخاشگری‌شان را کنترل کنند ولی فرد به این توصیه‌ها توجهی نمی‌کند و تاثیر آن را کم می‌داند. درحالی که از جمله مواردی که می‌تواند باعث فروکش شدن این رفتار شود، تخلیه احساسات و هیجانات است. از این رو از همسرتان بخواهید وقتی عصبانی است، آن را روی کاغذ بنویسد که چرا و به چه دلیل عصبانی است. اگر دوست ندارد که فردی هم این یادداشت‌ها را بخواند سپس آن را پاره کند و از بین ببرد. حتی مچاله کردن کاغذ یا پاره کردن آن هم در کاهش عصبانیت موثر است.

این استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران درنهایت در توصیه به این کاربر گفت: «توصیه می‌شود در ساعت‌هایی که در منزل هستید برخی از مسئولیت کارها را شما به گردن بگیرید مثلا بچه‌ها را برای تفریح به پارک یا خرید ببرید. به این ترتیب همسرتان فرصتی برای استراحت و تجدید نیرو پیدا می‌کند. علاوه بر این، حتما از او بخواهید در کلاس‌های ورزشی به خصوص یوگا ثبت‌نام کند. گاهی یکنواختی کار روزانه خانه هم دست به دست می‌دهد تا با جرقه زدن یک عمل یا رفتاری که باعث عصبانیت می‌شود آن را تشدید کند. سعی کنید در طول هفته هم حتی شده برای چند ساعت همسرتان را برای تفریح بیرون ببرید. او را شاد کنید و اگر برایتان مقدور است حتی تغییراتی را در نحوه چیدمان وسایل منزل بدهید.»

منبع : سایت سلامانه

رابطه جنسی

مشاوره ازدواج،مشاوره جنسی

آموزش زناشوئی

آموزشهای جنسی

مشاوره جنسی،مشاوره آنلاین

فیلم رابطه جنسی

رابطه جنسی

رابطه جنسی

امکانات فوق شامل خریدارای سی دی مقالات سایت و مجموعه آموزشی زوج خوشبخت نیز می شود

مشاهده دسته بندی :

بازدید : 912

بخش ویژه کاربران عضو سامانه خدمات

مشاوره آنلاین

سفارش مقاله

مشاوره تلفنی

ویدئو های اموزشی و سلامت

مشاوره حضوری

بخش آموزشی ویژه متاهلین

پرسش و پاسخ جنسی

پرسش و پاسخ احکام شرعی

پرسش و پاسخ پزشکی

پرسش و پاسخ پیامکی

آزمون آمادگی ازدواج

دریافت بسته های آموزشی

کلاسها و دوره های آموزشی

دریافت پیامکهای ا»وزشی

مشاوره ازدواج

مشاوره جنسی



- - , .

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان tanzimekhanevadeh بازدید : 201 تاريخ : پنجشنبه 24 دی 1394 ساعت: 17:24

نفوذ در دلها

حساسیتهای دوران خواستگاری و آشنایی

حساسیتهای دوران خواستگاری و آشنایی

دوران خواستگاری و آشنایی حساسیت زیادی میطلبد، این دوران مهمترین مرحله ازدواج است،اما برخی اشتباهات میتواند دوران خواستگاری و آشنایی شما را به خطر بیندازد


رایج ترین اشتباهات دوران خواستگاری


در ابتدای این بخش یادآوری این نکته خالی از لطف نیست که آشنایی شرط لازم برای یک ازدواج موفق است، اما کافی نیست. کسب تجربه از والدین، به خصوص والد هم جنس، اطرافیان، مطالعه کتاب و شرکت در کلاس های آموزش پیش از ازدواج بسیار تاثیرگذار است. با این حال به برخی اشتباه های رایج در مرحله آشنایی و جلسات خواستگاری پرداخته می شود.


همه سوالات شان را از یکدیگر نمی پرسند


در مرحله خواستگاری و آشنایی، بعضی دختر و پسرها به دلایل مختلفی از پرسیدن سوالات کافی اجتناب می کنند. افراد به 4 دلیل در این مرحله سوال نمی پرسند: 1- نمی خواهند صفات منفی از طرف مقابل شان بشنوند که به تبع آن، این فرصت ازدواج را از دست بدهند. 2- می ترسند از آن ها همین سوالات پرسیده شود. 3-به دلیل علاقه مند شدن به یکدیگر نمی خواهند جنبه عاشقانه رابطه شان از بین برود. 4- اصلا نمی دانند دقیقا باید چه سوالاتی بپرسند؟ این در حالی است که کلید شناخت دیگری، پرسیدن سوال از اوست چرا که هرچه افراد شناخت کمتری از خصوصیات و رفتار یکدیگر کسب کنند، در رابطه شان بیشتر دچار خشم و ناامیدی خواهند شد.


دوست دارند خیلی زود متاهل شوند


افراد گاهی پیش از آن که به دقت بررسی کنند که طرف مقابل، آیا همسر مناسبی برای آن هاست یا نه؟ عجولانه به وی قول ازدواج می دهند یا فقط به ازدواج فکر می کنند یعنی تعهد را بر کفویت مقدم می دارند. بیشتر افرادی که دچار این اشتباه می شوند دوست دارند خیلی زود متاهل شوند و مجرد نمانند، از خواستگاری رفتن خسته شده اند یا از طرف والدین شان برای ازدواج تحت فشار هستند. زمانی یک ازدواج، موفق خواهد بود که هر 3 عنصر (علاقه، تفاهم و تعهد) را با هم و به همین ترتیب دارا باشد. ذکر این نکته مهم است که اگر دو نفر پیش از ازدواج هیچ علاقه ای به هم نداشته باشند و نسبت به هم هیچ حسی نداشته باشند پس از ازدواج هم بین آن ها علاقه ایجاد نمی شود.


نشانه های جدی به شوخی گرفته می شوند


خطرناک ترین اشتباه در دوران آشنایی و جلسات خواستگاری، این است که چشم مان را به دلایل گوناگون بر نشانه هایی که در این مرحله از فرد و خانواده اش می بینیم، ببندیم. افراد نشانه ها را از طریق کم اهمیت و بی اهمیت نشان دادن، توجیه کردن و منطقی جلوه دادن و گاهی انکار کردن نادیده می گیرند؛ برای مثال گفتن این که «چون درس هایش سخت است، عصبانی مزاج است» یا گاهی مشاهده می کنیم که فرد، والدینش را علت مشکلات خود معرفی می کند و از این نشانه ها بدون تامل عبور می کنیم در حالی که احتمال دارد این فرد کلا مسئولیت پذیر نباشد و در این صورت نفر بعدی که انگشت اتهام شکست ها را سمت وی نشانه خواهد رفت، شما باشید. معمولا در بیشتر ازدواج های ناموفق، نشانه های هشداردهنده از همان ابتدا قابل مشاهده هستند؛ اما مورد توجه واقع نمی شوند. بنابراین هر گونه تردید در مورد ازدواج با فرد مقابل، به منزله تابلوی ایست است و لازم است تا زمانی که تردیدهایتان را حل نکرده اید، ازدواج نکنید. تردیدها هم از طریق گفت و گوی بیشتر، تحقیق و مشاوره گرفتن از بزرگ ترها و مشاوران متخصص قابل برطرف شدن است.


به سرعت از باورها دست برمی دارند


در فرآیند آشنایی گاهی افراد به دلیل این که می خواهند نشان دهند کاملا با یکدیگر هم کفو هستند، به سرعت از باورها و ارزش هایشان دست می کشند تا ارتباط را حفظ کنند. درست است که سازش و کنار آمدن در زندگی لازم است؛ اما این مسئله مربوط به این مرحله نمی شود چرا که پیش از ازدواج شما به تنها فردی که تعهد دارید خودتان هستید. پس در این مرحله باید اگر نظرات متفاوتی با طرف مقابل تان دارید، به طور واضح و روشن بیان کنید.


مطمئن هستند که می توانند طرف مقابل را تغییر دهند


یکی از باورهای رایج اما کاملا غلط که در میان دخترها شایع تر است، این است که با عشق و توجه می شود طرف مقابل را تغییر داد. دختران و پسران جوان تصور می کنند که بعد از ازدواج مشکلات کم می شود چراکه عشق و علاقه، طرف مقابل را قابل انعطاف خواهد کرد؛ اما شروع زندگی مشترک آغاز استقلال افراد از خانواده هایشان و به دوش کشیدن مسئولیت های زندگی مشترک است و همین مسئولیت ها به طور طبیعی، دختر و پسر را با مشکلاتی مواجه می کند

مقاله از : فاطمه شیبک، روانشناس عمومی

منبع :روزنامه خراسان

رابطه جنسی

مشاوره ازدواج،مشاوره جنسی

آموزش زناشوئی

آموزشهای جنسی

مشاوره جنسی،مشاوره آنلاین

فیلم رابطه جنسی

رابطه جنسی

رابطه جنسی

امکانات فوق شامل خریدارای سی دی مقالات سایت و مجموعه آموزشی زوج خوشبخت نیز می شود

مشاهده دسته بندی :

بازدید : 587

بخش ویژه کاربران عضو سامانه خدمات

مشاوره آنلاین

سفارش مقاله

مشاوره تلفنی

ویدئو های اموزشی و سلامت

مشاوره حضوری

بخش آموزشی ویژه متاهلین

پرسش و پاسخ جنسی

پرسش و پاسخ احکام شرعی

پرسش و پاسخ پزشکی

پرسش و پاسخ پیامکی

آزمون آمادگی ازدواج

دریافت بسته های آموزشی

کلاسها و دوره های آموزشی

دریافت پیامکهای ا»وزشی

مشاوره ازدواج

مشاوره جنسی



- - , .

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان tanzimekhanevadeh بازدید : 259 تاريخ : چهارشنبه 23 دی 1394 ساعت: 2:25

نحوه آمادگی برای رابطه زناشویی

نحوه آمادگی برای رابطه زناشویی

چگونگی آمادگی برای رابطه جنسی،ملزوماتی دارد که باید رعایت شود، برای اینکه زوجین آمادگی برای رابطه زناشویی داشته باشند علاوه بر مسائل روحی و روانی و البته جسمانی محیط و شرایط رابطه باید فراهم باشد

زوجها نیاز به یک رابطه باز، مثبت و راحت در زمینه رابطه جنسی و به خصوص درباره "پا پیش گذاشتن" برای آن دارند. وقتی که مرد به کرات پیامهایی را در این قالب دریافت کرده و اطمینان پیدا کند که همسرش رابطه جنسی با او را دوست دارد، تمایلات جنسی اش سالم و قوی می ماند. برای رسیدن به این مرحله زنها لزوما نباید دنبال رفتارهای اغواگرانه باشند و یا مردان تصور کنند که اقداماتی خاص باید انجام دهند بلکه رعایت برخی اصول ساده در شیوه ارتباط کلامی و حتی سبک زندگی که به ظاهر هیچ ربطی به رابطه جنسی ندارد می تواند در بهبود کیفیت رابطه جنسی زن و شوهر بسیار موثر باشد.

اصول آمادگی برای رابطه جنسی

فضای منزلتان را تمیز و مرتب کنید و آن را به مکانی ساکت و آرام مبدل کنید.

اگر فضای منزل آشفته و درهم و برهم باشد مثلا لباسهای کثیف ، اسباب بازی بچه ها، اسباب و اثاثیه و ..در گوشه و کنار اتاق پخش باشد و ظرفهای نشسته در ظرفشویی انباشته شده باشد مسلما فضای منزل از حالت رومانتیک خارج می شود. برای جلوگیری از این مساله بهتراست همیشه لباسهای کثیف را در سبدی خوش ظاهر و دور از چشم قرار دهید تا روی هم انباشته شده و در زمان مناسب شسته شوند. از طرف دیگر تا قبل از بازگشت همسر از محل کار سعی کنید ظاهر زندگی تان را مرتب و تمیز کنید تا جلوه ای نامطلوب به همراه نداشته باشد و خستگی یک روز کاری را بر همسرتان باقی نگذارد. اگر شما هم به همراه همسرتان شاغل هستید و مشغله زیادی دارید لازم است برای حفظ نظم و ترتیب در زندگی تان همیشه هر چیزی را از هر جا که بر می دارید سر جایش بگذارید. ضمن اینکه از همان ابتدا با همسر و فرزندان خود توافق کنید که در حفظ نظافت منزل به شما کمک کنند در این صورت منزل شما دیرتر کثیف و نامرتب می شود و شما می توانید تنها با نظافتی که در روزهای تعطیل انجام میدهید همواره خانه ای تمیز و منظم داشته باشید.

معمولا یک زن نمی داند که همسرش چقدر حساس است و ناراحت می شود وقتی می بیند او(زن) برای رابطه جنسی سرحال نیست و حوصله ندارد

** بچه ها را زود به رختخواب بفرستید و سعی کنید از همان ابتدای تربیت کودکتان این آداب را رعایت کنید. این اقدام دو فایده مهم دارد. از یک طرف کودکان شما به خوابیدن به موقع عادت می کنند و از طرف دیگر شما و همسرتان فرصت خواهید داشت اوقاتی را صرف یکدیگر کرده و با فراغ بال و بدون نگرانی با هم خلوت کنید. از طرف دیگر به مردان نیز توصیه می شود که برای تسریع دراین مساله و برای اینکه همسرشان فرصت کنند تا برای خواباندن به موقع کودکان اقدام کنند بهتر است که مرد بخشی از مسئولیتهای همسرش را بر عهده بگیرد. مثلا در جمع کردن و شستن ظرفها به هسرشان کمک کنند تا هم کارهای منزل سبک شود و هم رضایت و فراغت بیشتری در همسرشان بوجود آید.

**چند شاخه گل زیبا تهیه کنید. قبل از هر چیز لازم است بدانید همسرتان بیشتر از چه گلی و از چه رنگی خوشش می آید. حتی می توانید یک شاخه از گل محبوب همسرتان را به همراه هدیه ای که برایش خریده اید بچسبانید. دیدن این هدیه و این تزیین قطعا او را غافلگیر خواهد کرد و می توانید ساعات خوبی را برای با هم بودن برنامه ریزی کنید.(البته این پیشنهاد برای برقراری هر رابطه جنسی ارایه نمی گردد. سالگرد ازدواج، از بین بردن یک کدورت طولانی مدت و یا حتی ایجاد شگفتی بعد از یک مدت طولانی در برقراری رابطه جنسی و .. فرصتهای خوبی برای انجام این اقدام هستند).

**

نزدیک گلها و بر روی میز چند عدد شمع روشن کنید. می توانید از شمعهای معطراستفاده کنید و آن را در محلی قرار دهید که رایحه خوش آن به تمام نقاط اتاق منتقل شود.

وقتی عملکرد مرد نشان دهنده علاقه او به همسرش باشد(یعنی برای شروع رابطه جنسی بلافاصله سعی در آغاز آن نداشته و تلاش کند که از طریق گفتگو و مهیا سازی شرایط همسرش را آماده کند) زن نیز احساس عشق نموده و برای آغاز یک رابطه مطلوب آماده می گردد.

** بعد از به خواب رفتن بچه ها و پس از آنکه موقعیت مناسب شد در کنار همسرتان بنشینید. از او درباره روزی که سپری کرده سوال کنید. توضیح کوتاه و مختصری درباره امروز خودتان نیز به او ارایه دهید. درباره آنچه که در آینده دوست دارد انجام دهد، جایی که دوست دارد برود و .. صحبت نمایید. سعی کنید هر چه می توانید اطلاعات بیشتری از او کسب کنید. او همان زن یا مرد چند سال پیش نیست. علاقمندی و بی علاقگی های جدیدی پیدا کرده و رویاها و آرزوهای متفاوتی نسبت به قبل یافته است.

** بعد از طی کردن این مراحل می توانید یک فعالیت سرگرم کننده که برای هر دوتان مطلوب است را انتخاب کنید. مثلا مشغول تماشای فیلم سینمایی شوید و یا بعد از یک صحبت مختصر به رختخواب بروید. در این صورت شرایط مناسبی برای ایجاد آرامش در همسرتان ایجاد کرده اید و احتمالا وی را برای یک رابطه جنسی رضایت بخش آماده کرده اید.

یک مرد به طور معمول نمی داند که همسرش برای حوصله داشتن، سرحال بودن و گشودگی برای رابطه جنسی تا چه حد به عشق، محبت و رابطه صمیمانه نیاز دارد

نکات و هشدارها

زود خوابیدن بچه ها باید تبدیل به یک عادت گردد. اجازه دهید فرزندان شما متوجه شوند که اکنون زمان صحبت و نشست خصوصی والدین است و فرزندان نباید حضور داشته باشند و زمان خواب آنها فرارسیده است به این ترتیب هر شب حتی اگر قصد برقراری رابطه جنسی نیز نداشته باشید می توانید حداقل یک ساعت صرف گفتگو و ابراز علاقه به همسرتان کنید

** اولین شبی که تمام موارد عنوان شده را رعایت کنید امکان دارد که به رابطه جنسی ختم بشود یا نشود که البته این مساله چندان مهم نیست مهم این است که شما تصمیم گرفته اید در ارتباط خود با همسرتان تجدید نظر کنید.

** داشتن برنامه ای منظم برای هم صحبتی و معاشرت بیشتر با همسرتان می تواند به علاقه و انگیزه زندگی مشترک  بیشتر و در نتیجه داشتن رابطه جنسی لذت بخش تر منجر گردد.

** و نکته آخر اینکه وقتی عملکرد مرد نشان دهنده علاقه او به همسرش باشد(یعنی برای شروع رابطه جنسی بلافاصله سعی در آغاز آن نداشته و تلاش کند که از طریق گفتگو و مهیا سازی شرایط همسرش را آماده کند) زن نیز احساس عشق نموده و برای آغاز یک رابطه مطلوب آماده می گردد.

منابع :بخش اول : سایت تنظیم خانواده بخش دوم سایت تبیان

رابطه جنسی

مشاوره ازدواج،مشاوره جنسی

آموزش زناشوئی

آموزشهای جنسی

مشاوره جنسی،مشاوره آنلاین

فیلم رابطه جنسی

رابطه جنسی

رابطه جنسی

امکانات فوق شامل خریدارای سی دی مقالات سایت و مجموعه آموزشی زوج خوشبخت نیز می شود

- - , .

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان tanzimekhanevadeh بازدید : 209 تاريخ : چهارشنبه 23 دی 1394 ساعت: 2:25

توقع دختران از همسر،توقع زنان از شوهر،برای یک تازه داماد چیزی سخت تر از شناخت نیازهای عاطفی و انتظارات همسرش نیست. درست است که ما برخی عواطف و وظایف را بر اساس غریزه می شناسیم اما خیلی وقت ها از آنجایی که شاهد رابطه سالم و کاملی بین پدر و مادرمان نبوده ایم یا شیوه های ابراز محبت را در خانواده یاد نگرفته ایم، نمی توانیم به شکلی مناسب با همسرمان ارتباط برقرار کنیم.

یک زن چه انتظاراتی از همسرش دارد؟ چطور باید امید و آرزوهای یک عروس جوان را برآورده کرد؟ آنچه زن ها از مردها می خواهند چیز زیادی نیست. آنها نیاز به توجه، محبت و حمایت دارند. می خواهند شما را وفادار ببینند و همپای شما باشند. برای براورده کردن چنین نیازهایی باید به شیوه زیر رفتار کنید:

زنان انتظار دارند حساس باشید

زن ها دوست دارند همسرشان حساس بوده و به جزئیات توجه نشان دهد. لازم نیست کار سختی بکنید. اگر دلخور است قبل از آنکه بپرسید چه اتفاقی افتاده، کنارش بنشینید و دست هایش را بگیرید و اگر گریه کرد دستمالی به دستش بدهید. خواهید دید که بعد از چند دقیقه آرام می شود و احساس می کند خوشبخت ترین زن دنیاست.

دختران امروزی مرد سنتی را نمی پسندن

رمز ادامه عاشقی، تکرار آن است. از هر فرصتی برای تحسین همسرتان استفاده کنید

هر زنی آرزو دارد مردی با روحیات سنتی داشته باشد. مردی که از او مراقبت می کند، کارهای فنی خانه را انجام می دهد، به خاطر او رانندگی می کند و... اگر شما به نقش سنتی مردانه تان برگردید، احساس قدردانی و عشق عمیقی را در وجود همسرتان بیدار خواهید کرد. باور کنید زنان هنوز در عشق ورزی و بروز عواطف، شیوه مردان سنتی را ترجیح می دهند.

به خودتان برسید

همان طور که شما از همسرتان انتظار دارید خودش را برای شما زیبا کند و به خاطر شما همیشه متناسب و تمیز و مرتب باشد، او هم انتظار دارد شما به خودتان برسید. ورزش کنید، به اندازه غذا بخورید، لباس های مرتب بپوشید و همیشه معطر و خوش تیپ باشید. رعایت نکردن بهداشت فردی و مرتب بودن و خوب پوشیدن، باعث می شود همسرتان روز به روز دلسردتر شود، کم کم از رسیدگی به خود دست بردارد و در نهایت بین تان فاصله بیفتد.

شنونده خوبی باشید

همان طور که شما از همسرتان انتظار دارید خودش را برای شما زیبا کند و به خاطر شما همیشه متناسب و تمیز و مرتب باشد، او هم انتظار دارد شما به خودتان برسید

وقتی همسرتان در مورد مشکلاتش حرف می زدند فورا یک راه حل کف دستش نگذارید =! درست است که از نظر فطری شما می خواهید که دنیای همسرتان را درست کرده و مشکلات را با راه حال های فوری حل کنید ولی همسرتان نزد شماست تا حرف هایش را بشنوید. او به گوش شما احتیاج دارد نه نصیحت ها و راه حل هایتان.

پیشرفت کنید

انتظار زن ها از شما این نیست که یک شبه راه صد ساله را بروید، کوه را جا به جا کنید یا دنیا را به پایشان بریزید. آنها می خواهند ببینند که شما تلاشتان را در حد توان خود می کنید، برای پیشرفت خود و زندگی تان برنامه دارید و به پیشرفت او هم کمک می کنید. اگر بعد از به دست آوردن همسرتان از تکاپو بایستید و دیگر تلاشی برای ایده آل بودن، رشد و پیشرفت نکنید، رابطه شما پویایی خود را از دست می دهد و به سردی و رکود می رسد.

کلمه رمز را فراموش نکنید

رمز ادامه عاشقی، تکرار آن است. از هر فرصتی برای تحسین همسرتان استفاده کنید. از زیبایی او، مهارت های شغلی اش، مهارت های خانه داری و خصوصیات برجسته اخلاقی اش همه جا تعریف کنید. به او بگویید که چقدر دوستش دارید. دوستت دارم گفتن، باید در تمام لحظات شما جاری باشد نه فقط در مواقع خاص.

منابع:مجله زندگی  ایده آل،سایت  نوعروس

- - , .

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان tanzimekhanevadeh بازدید : 275 تاريخ : سه شنبه 22 دی 1394 ساعت: 3:11

ازدواج با فردی که زود وابسته می شود

ازدواج با فردی که زود وابسته می شود

ازدواج با وابسته ها،ازدواج با افرادی که زود وابسته می شوندحتما شما هم با افرادی مواجه شده اید که به طرف مقابل به شدت وابسته هستند و همین وابستگی، گور زندگی مشترکشان را می کند. گاهی شدت وابستگی در زندگی فردی و اجتماعی این افراد بسیار اثر گذار است و حتی به روابط شان لطمه میزند. حال چطور می توان در اوج عاشقی، مستقل بود؟

وابستگی وقتی اتفاق می افتد که ما به فرد دیگری اجازه می دهیم که روی رفتار و احساسات مان تاثیر بگذارد و ما را کنترل کند. در این حالت حاضریم هر کاری بکنیم تا توجه طرف مقابل را به دست بیاوریم و وضعیت برایمان جوری رقم می خورد که توجه آن شخص به خصوص را برای خودمان نوعی پاداش می دانیم و نیازهای او را برآورده می کنیم تا خودمان احساس خوبی پیدا کنیم.


از این نظر وابستگی همیشه یک فرایند دونفره است و همیشه باید دو طرف ماجرا حاضر باشند تا این فرایند شکل بگیرد و جلو برود. در واقع وقتی دو نفر به نحوی رفتار می کنند که انگار با هم به یک شکل انسانی یا یک ساختار شخصیتی واحد رسیده اند، معنایش این است که این افراد به هم وابسته شده اند.


بی تو می میرم!


افرادی که دچار وابستگی می شوند یا اساسا شخصیت های وابسته دارند همیشه با خودشان فکر می کنند که اگر طرف مقابل شان نباشد، آنها نمی توانند روی پای خودشان بایستند و از عهده امورات شان بر بیاید و یا در مقابل چالش های زندگی مقاومت کنند. این جمله را از افراد وابسته زیاد می شنویم که: «اگر فلانی نباشد من می میرم!» یا «بدون تو من هیچم!»


زندگی با یک فرد وابسته، کار وحشتناکی است. شاید در روزهای آشنایی یا نامزدی این وابستگی به چشمتان شیرین و دوست داشتنی بیاید اما در دراز مدت، زندگی با چنین فردی زیر یک سقف برایتان بسیار جانکاه و آزار دهنده خواهد شد. بنابراین باید وابسته ها را بشناسید و از آنها دور کنید.


وابسته ها چه شکلی اند؟


افراد با هم متفاوت هستند و بر اساس الگوهای تربیتی، خانواده ای که در آن رشد کرده اند و هزاران عامل دیگر، رفتارهای متفاوتی دارند، بنابراین نمی توان گفت فردی که برای همه کار هایش منتظر تصمیم گیری پدر و مادر (یا دیگران) می ماند، دچار اختلال شخصیتی خاصی است، اما شاید بتوان گفت این افراد شخصیت وابسته ای دارند و در مورد همه چیز از غذا، رنگ و مدل لباسشان گرفته تا انتخاب همسر، هیچ نظری ندارند و همیشه منتظرند تا والدینشان برایشان تصمیم بگیرند و این قضیه تا بعد از ازدواج هم ادامه دارد.


در تاریخچه زندگی آنها می توانید قطع ارتباط هایی را ببینید که بلافاصله با یک رابط دیگر جایگزین شده اند. چون این افراد به شدت از تنهایی و به حال خود رها شدن واهمه دارند.
او همه تصمیم گیری ها را به شما محول می کند و سعی می کند پشت تصمیمات شما پنهان شود. حتی وقتی به رستوران می روید، انتخاب رستوران، انتخاب غذا و... را به شما می سپارد.
او در طلب محبت و حمایت دیگران (شما یا پدر و مادر و اطرافیانش) افراط می کنند، تا حدی که داوطلب انجام کارهایی می شود که برای بیشتر آدم ها یا حتی برای خودش ناخوشایند است.


این افراد مدام برای تصاحب، کنترل و در تله انداختن شما نقشه می کشند.
او بدون نظر دادن شما قادر به اخذ تصمیمات روزمره نیست یا حداقل خودش اینطور فکر می کند.


افراد وابسته احتیاج دارند که شما مسئولیت بیشتر زمینه های مهم زندگی آنها را بپذیرید.
این افراد در ابراز مخالفت با دیگران به دلیل ترس از قطع حمایت و مقبولیت آنها دچار اشکال هستند.


افراد وابسته در شروع برنامه ها و انجام کارها به تنهایی به مشکل بر می خورند.
افراد وابسته وقتی تنها هستند به دلیل ترس مبالغه آمیزشان از ناتوانی برای مراقبت از خود، احساس ناراحتی و درماندگی می کنند.


افراد وابسته عموما عزت نفس پایینی دارند و به همین دلیل بیش از سایر افراد در معرض خطر وابسته شدن به دیگران قرار دارند.


ازدواج با وابسته ها


در تاریخچه زندگی افراد وابسته می توانید قطع ارتباط هایی را ببینید که بلافاصله با یک رابط دیگر جایگزین شده اند. چون این افراد به شدت از تنهایی و به حال خود رها شدن واهمه دارند

هر دختر یا پسری که قصد تشکیل خانواده دارد، باید به سطحی از استقلال رسیده باشد و اگر فردی از هر نظر، وابستگی شدید داشته باشد، قطعا در زندگی مشترک با مشکل مواجه خواهد شد. معمولا وقتی بچه ای از همان کودکی هیچ وقت نظرش مهم نبوده و هرگز از او نظرخواهی نشده، حتی در مورد نیازهای خاص خودش و طبق خواسته پدر و مادرش رفتار کرده، همیشه مطیع نظرات والدینش خواهد ماند و ازدواج نمی تواند این الگو را تغییر دهد.


بعضی ها شاید فکر کنند ازدواج با فردی که هیچ حرفی برای گفتن ندارد و همیشه چشمش به دهان والدینش بوده، می تواند به نفعش باشد! چون می تواند این فرد را با نظرات خودش همسو کند و هر تصمیمی که خودش بخواهد، برای زندگی مشترکشان بگیرد. یا شاید بعضی ها فکر کنند بعد از ازدواج می توانند همسرشان را عوض کنند و رفتارهایی را که در او دوست ندارند (مثلا همین وابستگی) تغییر دهند که هر دوی این گروه در اشتباه اند!


تغییر، آن هم چنین تغییرات بنیادی که در مورد نوع زندگی یک انسان است، اصلا چیزی نیست که بخواهیم بر اساسش یک زندگی را شروع کنیم؛ وقتی افراد خودشان متوجه مشکلات خلقی و شخصیتی خود شده و آن را می پذیرند و دوست دارند خود و شیوه زندگیشان را تغییر دهند، به متخصصان حوزه روان مراجعه می کنند و با وجود اینکه خودشان خواهان چنین تغییری هستند، باز هم راه سخت و پرپیچ و خمی را پیش رو دارند تصور اینکه فرد دیگری بخواهد او را تغییر دهد، کاملا اشتباه است چراکه تا فرد خودش نخواهد، دیگری نمی تواند او را تغییر دهد

منبع : تبیان

رابطه جنسی

مشاوره ازدواج،مشاوره جنسی

آموزش زناشوئی

آموزشهای جنسی

مشاوره جنسی،مشاوره آنلاین

فیلم رابطه جنسی

رابطه جنسی

رابطه جنسی

امکانات فوق شامل خریدارای سی دی مقالات سایت و مجموعه آموزشی زوج خوشبخت نیز می شود

- - , .

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان tanzimekhanevadeh بازدید : 259 تاريخ : دوشنبه 21 دی 1394 ساعت: 10:10

نفوذ در دلها

ارتباط با خانواده بعد از ازدواج

ارتباط با خانواده بعد از ازدواج

Relationship with the family after marriage

استقلال داشتن در زندگی مشترک خواسته هر زوجی است. اما خیلی وقت ها پدر و مادرها حتی بعد از ازدواج هم این اجازه را به زوج های جوان نمی دهند. چطور باید حد و مرز خودتان را با خانواده ها مشخص کنید که بعد از ازدواج، استقلالتان خدشه دار نشود؟

واقعیت این است که خیلی وقت ها دخالت بزرگترها و نابلدی زوج های جوان در تعیین حد و مرزهای آنها، باعث اختلاف زن و شوهرهای صفر کیلومتر می شود. ممکن است همسر شما، مراوداتتان با خانواده خود را یک نوع وابستگی تلقی کند یا شما صحبت های پدر و مادر همسرتان را دخالت در خانواده کوچک خود بدانید.
سامان دادن این رابطه ها، 100درصد به عهده شما زوج جوان است. اگر کار را به بزرگترها بسپارید و انتظار داشته باشید آنها استقلال شما را به رسمیت بشناسند، شاید هیچ وقت به این استقلال نرسید. شما وقتی می توانید از دیگران انتظار حفظ حریم هایتان را داشته باشید که پیش از هر چیز، با تغییر رفتار خود حریم هایتان را به آنها بشناسانید و خودتان به آنها پایبند باشید.

مهمان ناخوانده

وابستگی یک یا هر دو طرف به خانواده هایشان مشکل ساز است و باعث می شود دو طرف به بیراه بروند و به جای سر و سامان دادن به خانواده خود، برای برقراری رابطه با خانواده هایشان درصدد رقابت با یکدیگر برآیند

دیدارهای مکرر، غیرضروری و بدون برنامه زوج ها با خانواده هایشان، یکی از مهم ترین دلایل بروز اختلاف هاست. گاهی وقت ها، دختر و پسرها مدت طولانی به خانه پدر و مادر خود یا همسر می روند و در آنجا اتراق می کنند. این روش زندگی، گاه بیانگر وجود اختلاف و مشکلات بین زوج است و از همه مهم تر آن که این زوج نمی توانند بدون حضور اطرافیان، زندگی دو نفره ای را تجربه کنند. بی شک وقتی زندگی زناشویی زوج بدون دغدغه و مشکلات ارتباطی و عاطفی باشد، زن و شوهر برای بودن در خانه خود و در کنار هم بودن لحظه شماری می کنند.
در رفت و آمد با خانواده همسرتان، آداب را بیش از هر جای دیگری رعایت کنید. مهمانان ناخوانده نباشید. این قضیه در رابطه با والدین و دیدار آنها از عروس و داماد هم صدق می کند. آنها را با عطوفت و مهربانی، عادت دهید که مهمان ناخوانده شما نشوند. خیلی وقت ها پدر و مادرها بی هیچ دلیل موجهی تنها به صرف محبت زیاد، اختلاف با همسر، یا به بهانه دلتنگی سرزده به حریم زوج جوان وارد می شوند. سرزده آمدن و زیاد ماندن یکی از اعضای خانواده طرفین در خانه زوج، به مرور زمان مساله ساز خواهد شد و باعث بروز اختلاف و آسیب های بسیار جدی بر زندگی خصوصی زناشویی می شود.

تماس هایتان را مدیریت کنید

تماس های مکرر تلفنی و صحبت های طولانی مدت با اعضای خانواده پای دیگران را به حریم خصوصی زندگی زوج باز می کند. در این تماس ها، وقتی از روزمرگی هایتان می گویید، به دیگران امکان قضاوت کردن، نصیحت کردن یا حتی تاثیر گذاری روی خودتان را می دهید. ممکن است بخشی از برنامه های زندگی تان که شریک تان مایل نیست فاش شود، پیش خانواده تان بگویید. پس چه کنیم؟ تلفنی حرف نزنیم؟ رابطه را کم کنیم؟ خیر! مکالماتتان را مدیریت کنید. کمتر از تصمیمات، برنامه ریزی ها و کارهایی که می دانید ممکن است حساسیت زا شود صحبت کنید. از روابط خصوصی، دعواها و اختلافاتتان نگویید و ذهن والدین خود یا همسرتان را بیخودی تخریب نکنید.

احترام، اما نه لزوما حرف شنوی

گاهی والدین به بهانه بی تجربگی زوج جوان، مدام به زندگی فرزندانشان سرک می کشند و آنها را وادار می کنند به سبک آنها زندگی کنند. همزیستی یا حضور پررنگ والدین در زندگی زوج حاصلی جز کینه نخواهد داشت. بهترین مشاور در هر زندگی زناشویی کسی نیست جز خود فرد و همسرش. بی گمان در دنیای امروز دختران و پسران بیش از پیش راه و رسم زندگی مستقل را آموخته اند اگرچه در ابتدای راهند و نابلد راه. توصیه های پدر و مادرها را بشنوید ولی لزومی ندارد آنها را به کار ببندید و با آنها مقابله کنید. حتی نگویید که «ما تصمیم دیگری داریم» یا «ما این کار را با روش خودمان انجام می دهیم». بشنوید و تایید کنید و به کار نبندید. مطمئن باشید بعد از مدتی والدین هم از صرافت امر و نهی کردن می افتند و زندگی خودشان را پیش می گیرند.

فقط مامانم اینا

دیدارهای مکرر، غیرضروری و بدون برنامه زوج ها با خانواده هایشان، یکی از مهم ترین دلایل بروز اختلاف هاست

معمولا هر فردی همسرش را فردی مستقل از خانواده اش می بیند، اما این در حالی است که او به خاطر سال ها زندگی با خانواده اش نمی تواند منکر رابطه عمیق عاطفی و حساسیت خود نسبت به آنها شود؛ به همین دلیل با مشاهده کوچک ترین انتقادی راجع به خانواده اش برافروخته شده و واکنش نشان می دهد؛ چرا که اعتراض همسر، گله و شکایت و انتقاد از عامل شکل گیری شخصیت فرد معنا می شود که تحمل این واقعیت را برای او سخت و دشوار می کند.
وابستگی های افراطی فکری، عاطفی و مالی به خانواده، معمولا مشکلات عجیب و غریبی را در برخورد با خانواده همسر به وجود می آورد. وابستگی یک یا هر دو طرف به خانواده هایشان مشکل ساز است و باعث می شود دو طرف به بیراه بروند و به جای سر و سامان دادن به خانواده خود، برای برقراری رابطه با خانواده هایشان درصدد رقابت با یکدیگر برآیند. منطقی باشید و این وابستگی را کم کنید، انتقادات به جای همسرتان را درباره رابطه شما با خانواده تان، در خلوت بررسی کرده و اگر به جا بود، با هم سعی در تغییر اوضاع داشته باشید.

بگذارید در آخر یک توصیه مهم به شما بکنیم. با پیش زمینه ذهنی سراغ خانواده همسرتان نروید. این هم اشتباه دخترهاست و هم پسرها که طبق شنیده هایشان عمل می کنند. مادرشوهر را دشمن خونی می بینند، باجناق را فردی که باید با او جنگید و تکلیف خواهرشوهر و برادر زن هم که از قبل مشخص است. این تفکرات که بر حسب شنیده ها و دیده ها یا قالب های فکری و باورهای قدیمی وجود دارند، نگاه متعصبانه و سوگیرانه ای را نسبت به اقوام همسر ایجاد می کند. این ذهنیت های از پیش تعیین شده را از بین ببرید و افراد را براساس شخصیت و عملکردهایشان قضاوت کنید

منبع: چاردیواری و سایت سلامت

رابطه جنسی

مشاوره ازدواج،مشاوره جنسی

آموزش زناشوئی

آموزشهای جنسی

مشاوره جنسی،مشاوره آنلاین

فیلم رابطه جنسی

رابطه جنسی

رابطه جنسی

امکانات فوق شامل خریدارای سی دی مقالات سایت و مجموعه آموزشی زوج خوشبخت نیز می شود

مشاهده دسته بندی :

بازدید : 162

بخش ویژه کاربران عضو سامانه خدمات

مشاوره آنلاین

سفارش مقاله

مشاوره تلفنی

ویدئو های اموزشی و سلامت

مشاوره حضوری

بخش آموزشی ویژه متاهلین

پرسش و پاسخ جنسی

پرسش و پاسخ احکام شرعی

پرسش و پاسخ پزشکی

پرسش و پاسخ پیامکی

آزمون آمادگی ازدواج

دریافت بسته های آموزشی

کلاسها و دوره های آموزشی

دریافت پیامکهای ا»وزشی

مشاوره ازدواج

مشاوره جنسی



- - , .

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان tanzimekhanevadeh بازدید : 287 تاريخ : دوشنبه 21 دی 1394 ساعت: 10:10

نفوذ در دلها

چطور پیوند زناشویی قوی داشته باشیم

چطور پیوند زناشویی قوی داشته باشیم

عوامل استحکام خانواده کدامند؟ چرا بعضی از زن و شوهرها می‌توانند با بد و خوب زندگی بسازند، آن را پیش ببرند، صاحب فرزند بشوند، فرزندانشان را بزرگ کنند و به ثمر برسانند و به دوران میانسالی پربار خود برسند. در حالی که بسیاری از زوج‌ها همچنان اندر خم یک کوچه‌اند و حتی اگر بینشان علاقه‌ای قوی وجود داشته باشد باز هم زندگی‌شان دوام نخواهد آورد؟ این نوشتار به راه‌های استحکام خانواده و چشیدن طعم شیرین خوشبختی اشاره می‌کند

عوامل استحکام در زندگی زناشویی

صداقت: هیچ کس در این دنیا از دروغ شنیدن خوشش نمی‌آید. وقتی کسی متوجه می‌شود دوست، همکار، همسایه، فامیل یا هر کس دیگری به او دروغ گفته و در پس نقاب دوستانه‌اش چهره‌ای دیگر را پنهان کرده، برآشفته می‌شود و دیگر نمی‌تواند همان نظر قبلی را نسبت به او داشته باشد. دوست و همکار و همسایه قابل تعویض‌اند و شاید اگر از زندگی فرد حذف شوند در درازمدت هیچ مشکل خاصی پدیدار نشود، اما این موضوع در مورد شریک زندگی برعکس است. زن یا مردی که متوجه می‌شود همسرش حقیقت را از او پنهان کرده و او را فریب داده دیگر نمی‌تواند او را به چشم کسی ببیند که روزی می‌توانسته اسرار زندگی‌اش را با او در میان بگذارد و خوشی و ناخوشی‌اش را با وی تقسیم کند، اما در عوض اگر زوجین صداقتشان را به دیگری ثابت کنند به ارزشمندترین مهره زندگی برای دیگری تبدیل می‌شوند.

پذیرفتن طرف مقابل: کسی که آگاهانه همسرش را انتخاب می‌کند باید به این نکته توجه داشته باشد. پیش از ازدواج هردوطرف سعی می‌کنند بهترین ویژگی‌هایشان را به یکدیگر نشان دهند، اما پس از ازدواج ظاهروباطن یکی می‌شود. ممکن است خانم از فوتبال نگاه کردن‌های گاه و بیگاه آقا خوشش نیاید یا آقا سلیقه موسیقایی همسرش را قبول نداشته باشد.

درست است که در زندگی برای مشترک طرفین باید تا حدودی با همدیگر یکی شوند، اما همیشه ویژگی‌های شخصی جزو هویت آن فرد محسوب می‌شود و کسی که تمام ویژگی‌هایش را به نفع همسر خود کنار بگذارد کاملا بی‌هویت می‌شود. مردی را در نظر بگیرید که پیش از ازدواج به اسکی و ماهیگیری به‌شدت علاقه داشته، اما همسرش پس از ازدواج حتی اجازه یک بار این سرگرمی‌ها را هم به او نمی‌دهد. شاید مرد قبول کند، اما به‌تدریج شخصیتش عوض می‌شود و به مردی بی‌شور و نشاط مبدل می‌شود. مطمئنا این شخصیت جدید با آن مردی که همان خانم پیش از ازدواج پسندیده بوده یک دنیا تفاوت خواهد داشت.

داشتن علاقه‌ها و اهداف مشترک: هر کس اهدافی شخصی دارد و همسر او باید یاد بگیرد به این اهداف احترام بگذارد، اما هستند اهدافی که می‌تواند مشترک باشد. مثلا خرید یک آپارتمان، قبولی یکی از زوجین در آزمونی مهم که می‌تواند در زندگی‌شان موثر باشد، مهاجرت به شهری دیگر، تربیت درست فرزند و حتی اهدافی ساده‌تر. دو نفر که هدفی مشترک را برای خود برمی‌گزینند، برای آن برنامه‌ریزی می‌کنند، سختی‌های راه را به جان می‌خرند، به یکدیگر امید می‌دهند، آرام جان یکدیگرند و آن‌قدر می‌روند که در نهایت به خواسته‌شان دست می‌یابند، لذت‌هایی را تجربه می‌کنند که در هیچ شرایط دیگری قابل حس کردن نیست. این کار ناخودآگاه بین زن و شوهر یک نوع وابستگی بنیادین ایجاد و نهال زندگی‌شان را به درختی تناور و ریشه‌دار تبدیل می‌کند که دیگر هیچ تبری به آن کارگر نخواهد بود.

خانواده همسر: مشکلی که از ابتدای شکل‌گیری جوامع بشری وجود داشته و اگر ناآگاهی‌ها غالب باشند تا ابد ادامه خواهد یافت، همین خانواده تو، خانواده من گفتن است. بدنیست هر کدام از ما نگاهی به خانواده خود بیندازیم تا راحت‌تر بتوانیم مشکل را حل کنیم. آیا همه افراد خانواده ما بی‌عیب و نقص هستند؟ مطمئنا این طور نیست، اما به دلیل وابستگی که بین ما وجود دارد ارتباط با آنها را ادامه می‌دهیم و در غم و شادی با آنها شریک خواهیم بود. واقعیت آن است که ما این وابستگی را با خانواده همسرمان نداریم، اما همسرمان به آنها وابسته است و ما هم باید به این علاقه و وابستگی احترام بگذاریم. زن و مردی که با یکدیگر پیوند زناشویی می‌بندند می‌دانند طرف مقابل از دل یک خانواده برآمده و آنها تا ابد خانواده او باقی خواهند ماند. پس لازم است رابطه‌ای خط‌کشی شده توام با احترام و ارزشگذاری پیش گیرند. فراموش نکنیم مردی که برای خاطر همسرش دست از خانواده خود بکشد، خیلی راحت‌تر از همسرش دست می‌کشد؛ بنابراین برای استحکام خانواده خود تلاش نکنید بین همسرتان و خانواده‌اش جدایی بیندازید.

مسئولیت‌پذیری: بعضی کارها مخصوص آقای خانه است و بقیه امور هم باید با دستان توانمند کدبانو انجام گیرد؛ همچون ترازویی که هر یک از آنها در یک کفه‌اش ایستاده‌اند. حال فرض کنید یکی از آنها تا جایی که می‌تواند از زیر بار وظایف خود فرار کند و همه چیز را به عهده دیگری بگذارد. چه اتفاقی خواهد افتاد؟ طرف مقابل از پا درمی‌آید و دیگر علاقه‌ای به ادامه این زندگی مشترک نخواهد داشت. مسئولیت‌پذیری از لازمه‌های بی‌چون و چرای هر پیوند زناشویی است.

گذشت و فداکاری: تمام زن و شوهرهایی که هنر خوب زندگی کردن را می‌دانند به این نکته واقفند که صبورانه در مقابل سختی‌های زندگی گذشت کردن و مومنانه فداکاری کردن تا چه اندازه می‌تواند استحکامی پولادین به زندگی ببخشد. مردی که ورشکست می‌شود و همسرش تا چند سال با صبر و متانت در کنار او باقی می‌ماند تا این که بالاخره بتواند دوباره به وضع مادی قابل قبولی برسد یا مردی که با بیماری همسرش سر می‌کند و به او برای سلامتی یاری می‌رساند در قلب همسرش جایگاهی غیرقابل تغییر خواهد یافت. صبوری و فداکاری از آن نوع ویژگی‌های انسانی است که تنها با رشد شخصیت می‌توان به آن دست یافت.

منبع:چاردیواری ضمیمه روزنامه جام جم

رابطه جنسی

مشاوره ازدواج،مشاوره جنسی

آموزش زناشوئی

آموزشهای جنسی

مشاوره جنسی،مشاوره آنلاین

فیلم رابطه جنسی

رابطه جنسی

رابطه جنسی

امکانات فوق شامل خریدارای سی دی مقالات سایت و مجموعه آموزشی زوج خوشبخت نیز می شود

مشاهده دسته بندی :

بازدید : 483

بخش ویژه کاربران عضو سامانه خدمات

مشاوره آنلاین

سفارش مقاله

مشاوره تلفنی

ویدئو های اموزشی و سلامت

مشاوره حضوری

بخش آموزشی ویژه متاهلین

پرسش و پاسخ جنسی

پرسش و پاسخ احکام شرعی

پرسش و پاسخ پزشکی

پرسش و پاسخ پیامکی

آزمون آمادگی ازدواج

دریافت بسته های آموزشی

کلاسها و دوره های آموزشی

دریافت پیامکهای ا»وزشی

مشاوره ازدواج

مشاوره جنسی



- - , .

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان tanzimekhanevadeh بازدید : 190 تاريخ : شنبه 19 دی 1394 ساعت: 11:53

در چه شرایطی باید از ازدواج منصرف شد

فاکتورهایی وجود دارند که اگر در نامزدی با آنها مواجه شوید، هر چه سریع تر باید نامزدی را به پایان برسانید یا با کمک یک مشاور در پی حل مشکل باشید. در غیر این صورت، اگر با همین فرمان جلو بروید، خیلی زود طلاق سرنوشت شما خواهد شد.

اختلال جنسی

به گزارش سلامت نیوز به نقل از سایت تبیان، رابطه جنسی چیزی فراتر از یک ارتباط فیزیکی است. این رابطه مثل چسبی است که همه اجزای یک زندگی مشترک را به هم متصل می کند و اگر ایراد داشته باشد، باعث از هم پاشیدگی زندگی زن و مرد می شود. دوران نامزدی و عقد، فرصتی برای تشخیص اختلالات جنسی است. در این زمان شما می توانید سرد مزاجی، پرخاشگری جنسی، اعتیاد جنسی یا اختلالات فیزیولوژیک طرف مقابل را بشناسید.

اختلالات جنسی دو گونه اند. برخی درمان دارند و برخی نه. اگر با چنین موردی مواجه شدید، به پزشک متخصص یا روانپزشک مراجعه کنید تا در صورت درمان پذیر بودن، مشکل را برطرف کند. در غیر این صورت، ادامه دادن نامزدی و برنامه ریزی برای ازدواج به صلاح نیست.


همه افراد خشمگین می شوند اما آنهایی که بیشتر و سریعتر از دیگران خشمگین می شوند، هر موضوعی برای آنها با عصبانیت همراه است و اولین گزینه شان در مواجهه با مشکلات، داد و قال و خشم و تخریب گری است، نمی توانند همسر خوبی باشند.

اعتیاد

همیشه شنیده ایم که اعتیاد بلای خانمان سوز است. بله این دقیقا بهترین تعبیری است که می توان برای اعتیاد به کار برد. فرد معتاد حتی اگر با انگیزه درونی ترک کرده باشد، باید 5سال راکاملا پاک بگذراند تا بتوان گفت اجازه ازدواج دارد. اگر طرف مقابلتان اعتیاد دارد (به هر چیزی، از الکل گرفته تا مواد مخدر سنتی، مواد مخدر صنعتی و...) با او ازدواج نکنید و وعده ندهید که بعد از ترکش با او ازدواج خواهید کرد.


ناپختگی

ناپختگی به معنی نداشتن بلوغ است. برای ازدواج نیاز است که هر دو طرف به بلوغ جنسی، بلوغ عاطفی، بلوغ اجتماعی و بلوغ اقتصادی رسیده باشند. هر کدام از این بلوغ ها که نباشد، یک جای کار می لنگد. فرد ناپخته کسی است که بچگانه رفتار می کند، استقلال فکری ندارد، از نظر مالی وابسته است و هویتش اجتماعی اش شکل نگرفته و نمی داند چه کاره است و می خواهد در دنیا چه کاری انجام دهد. اگر طرفتان آدم نابالغ و ناپخته ای است و شما این را بعد از نامزدی فهمیده اید، منتظر نمانید تا کم کم پخته شود. این فرایند ممکن است خیلی طولانی شود. خودتان را مجبور به صبوری بیشتر و سکوت و فداکاری نکنید. به جای آن، این نامزدی را خاتمه دهید. زندگی با یک فرد نابالغ، به معنی جنگ و جدال های هر روزه، خودخوری کردن، سردی و طلاق عاطفی است.


پرونده های باز

کسی که در زندگی اش پرونده های باز، زخم های درمان نشده و گره های باز نشده داشته باشد، نمی تواند انتخاب درستی برای ازدواج انجام دهد. چنین فردی، هر قدمی که بردارد برای التیام این زخم ها و در راستای پرونده های قبلی است. نمونه این افراد، کسانی هستند که یک رابطه عاطفی شکست خورده در پرونده شان دارند و هنوز نتوانسته اند آن را فراموش کنند یا برای تسکین آن، به یک رابطه دیگر روی آورده اند. کسی که از یک شکست شغلی برمی گردد، کسی که همه سرمایه خود را باخته و هنوز افسرده است، کسی که در کودکی اش گیر کرده و هنوز از ناکامی های بچگی اش رنج می کشد، نمی تواند همسر مناسبی باشد.


رابطه جنسی چیزی فراتر از یک ارتباط فیزیکی است. این رابطه مثل چسبی است که همه اجزای یک زندگی مشترک را به هم متصل می کند و اگر ایراد داشته باشد، باعث از هم پاشیدگی زندگی زن و مرد می شود.


در دسترس نبودن

شما ازدواج می کنید تا تکیه گاه عاطفی و احساسی پیدا کنید. تا کسی حمایت تان کند، همراه و همپای تان باشد، هدف مشترک داشته باشید و با هم برای رسیدن به آن تلاش کنید... اما اگر شریک تان فردی دور از دسترس شما باشد، اساسا معنای اشتراک در این ازدواج از بین می رود. در دسترس نبودن هم فیزیکی است و هم عاطفی.

کسی که دور از شما کار و زندگی می کند، کسی که هر وقت به او نیاز دارید حضور ندارد، کسی که در زندگی شما را تنها می گذارد، یعنی از نظر فیزیکی در دسترس تان نیست. اما به جز این، افرادی هم هستند که از نظر عاطفی در دسترس نیستند. یعنی شما به احساسات شان، افکار و درونیات شان راه ندارید. در مقابل تان بسته رفتار می کنند. سر از کارشان در نمی آورید و شما را در هیچ کاری مشارکت نمی دهند و برایشان اهمیتی هم ندارد که از احساسات و کارهای شما سر در بیاورند. این ها نه با شما، نه با هیچ کس دیگر نمی توانند زندگی مشترک خوبی بسازند. از این افراد دوری کنید.


خشم اژدها

همه افراد خشمگین می شوند اما آنهایی که بیشتر و سریعتر از دیگران خشمگین می شوند، هر موضوعی برای آنها با عصبانیت همراه است و اولین گزینه شان در مواجهه با مشکلات، داد و قال و خشم و تخریبگری است، نمی توانند همسر خوبی باشند و اگر روزی با آنها وارد زندگی مشترک شوید، دیر یا زود کارتان به جدایی می کشد. کنترل خشم یکی از اولین مهارت هایی است که هر فردی باید کسب کند. اگر شریک آینده زندگی شما از یادگیری این مهارت سر باز می زند، اگر می خواهد با داد و فریاد کردن همه را بترساند یا باج بگیرد و سکوت را به شما تحمیل کند، از ازدواج با او منصرف شوید. چون این ویژگی به تنهایی برای ذله کردن شما و جدا شدنتان کافیست.

کنترلگری

در یک رابطه سالم، هیچ کدام از زن و مرد خود را طرف غالب، محق و برتر رابطه نمی دانند. اما در یک رابطه بیمار، یکی همیشه به دیگری شک دارد و در حال کنترل کردن او است، می خواهد او را آن طور که خودش می خواهد تربیت کند یا آنچه را که خودش می پسندد به او تحمیل کند. کنترل گری چه از جانب مرد باشد و چه زن، تخریبگر یک رابطه است و نتیجه ای جز از هم پاشیدن زندگی مشترک ندارد

منبع : تبیان

رابطه جنسی

مشاوره ازدواج،مشاوره جنسی

آموزش زناشوئی

آموزشهای جنسی

مشاوره جنسی،مشاوره آنلاین

فیلم رابطه جنسی

رابطه جنسی

رابطه جنسی

امکانات فوق شامل خریدارای سی دی مقالات سایت و مجموعه آموزشی زوج خوشبخت نیز می شود

- - , .

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان tanzimekhanevadeh بازدید : 191 تاريخ : شنبه 19 دی 1394 ساعت: 11:53

نفوذ در دلها

چگونگی تغییر در همسر

چگونگی تغییر در همسر

چگونگی تغییر در اخلاق همسر؟اگر به فكر تغيير در ويژگي‌هاي اخلاقي همسرتان هستيد با توصيه‌هاي ما همراه شويد:

بايد تغيير كني

دغدغه تغيير همسر اغلب در چند گروه از همسران بسيار ديده مي‌شود؛ گروهي از جوانان كه بله گفته‌اند اما حتي در همان لحظه به‌خودشان اميد داده‌اند كه من مي‌توانم او را تغيير بدهم و در روزهاي زندگي دائم سوداي تغيير همسرشان را دارند، درحالي‌كه همسر بالغ شما فقط در چند حوزه و در گذر زمان و با صبر و كمك متخصص توان تغيير را مي‌تواند پيدا كند. گروه دوم همسراني كه فكرشان صفر و صدي است. توقع افراطي از همسر و اينكه تو بايد يك ايده‌آل كامل شوي در اين گروه بي‌توجه به ضعف‌هاي خودشان تكرار مي‌شود. گروه سوم افرادي هستند كه مشكل اعتماد به نفس دارند. اين همسران براي اينكه آنطور باشند كه ديگران ديكته مي‌كنند و دوست دارند، هر كاري مي‌كنند كه مورد تأييد ديگران باشند و به همسرشان فشار مي‌آورند كه تغيير كند.

اين آرزو منصفانه نيست

مسئله چيست؟ بايد با خودتان صادق باشيد و بدانيد كه چرا مي‌خواهيد همسرتان تغيير كند؟ تغيير كند تا شما همينطور كه هستيد خوب جلوه كنيد و مشكلي پيش نيايد؟! تغيير كند تا اعتبار خانوادگي و اجتماعي خودش بهتر شود؟ تغيير كند تا پيش خدا عزيزتر شود؟ تغيير كند تا شما بتوانيد بيشتر فخر خوبي‌هايش را جلوي ديگران بفروشيد؟ اگر صورت مسئله و خواست شما يك نياز براي خود همسرتان نباشد و عرف جامعه و دين، آن‌ را بد نداند، اصلا صورت‌مسئله منصفانه‌اي نداريد كه براي خودتان آن ‌را دغدغه كنيد.

بدترين رفتارها و زشت‌ترين جمله‌ها

1- تو بدي و من خوب؛ بايد تغيير كني. خودتان را ملاك خوبي‌ها به او معرفي نكنيد.


2- مقايسه با ديگران قدرت فكر و تغيير را از او مي‌گيرد.
3- توقع تغيير سريع محال است. او يك‌شبه اين نشده پس شما هم به او زمان دهيد و مهربانانه شريك بهتر شدنش شويد.
4- نگوييد كه اينطوري دوستت ندارم يا قبولت ندارم.
5- طعنه، كنايه و تمسخر راه بدي براي تغيير و اصلاح همسرتان است پس خودتان را با او غريبه نكنيد تا انگيزه بهتر شدن داشته باشد.
6- جلوي جمع اگر تذكري بدهيد حتي اصلاح او در خلوت خودتان هم سخت‌تر مي‌شود؛ اين نكته را فراموش نكنيد.

خودش چه مي‌گويد

اگر به نقاط ضعف خودتان هم فكر كرده‌ايد و براي حل آن تلاش مي‌كنيد، چيزي را از همسرتان مي‌خواهيد كه خودتان اهل آن هستيد، تغيير او را براي بهتر شدن شخصيت خود او درنظر داريد و در عين حال متوجه خوبي‌هايش هم هستيد، مي‌توانيد به اصلاح همسرتان كمك كنيد. كلمه تغيير اغلب با نوعي نگاه از بالا به پايين همراه است و سهم اختيار فرد بالغ را ناديده مي‌گيرد. پس، از اين كلمه در برابر همسرتان استفاده نكنيد. بدانيد كه خودش چه نظري براي مشكلش دارد تا شيوه برخوردتان را پيدا كنيد. همسري كه خودش واقف به مشكل هست را مي‌توانيد در گفت‌وگو، شركت در مشاوره، يادآوري گذاشتن روي موبايلش يا ديوار خانه، دلگرمي دادن به او و...ياري دهيد. اما اگر همسرتان مي‌گويد من مشكلي ندارم، وارد بحث با او نشويد. در لحظه انجام يك رفتار خطا از آن بگذريد و در نخستين فرصت آرام، به شيوه غيرمستقيم و غيرتهاجمي به او تذكر بدهيد و براي رفتارهاي خوبش او را تحسين كنيد.

منبع : همشهری

رابطه جنسی

مشاوره ازدواج،مشاوره جنسی

آموزش زناشوئی

آموزشهای جنسی

مشاوره جنسی،مشاوره آنلاین

فیلم رابطه جنسی

رابطه جنسی

رابطه جنسی

امکانات فوق شامل خریدارای سی دی مقالات سایت و مجموعه آموزشی زوج خوشبخت نیز می شود

مشاهده دسته بندی :

بازدید : 457

بخش ویژه کاربران عضو سامانه خدمات

مشاوره آنلاین

سفارش مقاله

مشاوره تلفنی

ویدئو های اموزشی و سلامت

مشاوره حضوری

بخش آموزشی ویژه متاهلین

پرسش و پاسخ جنسی

پرسش و پاسخ احکام شرعی

پرسش و پاسخ پزشکی

پرسش و پاسخ پیامکی

آزمون آمادگی ازدواج

دریافت بسته های آموزشی

کلاسها و دوره های آموزشی

دریافت پیامکهای ا»وزشی

مشاوره ازدواج

مشاوره جنسی



- - , .

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان tanzimekhanevadeh بازدید : 206 تاريخ : شنبه 19 دی 1394 ساعت: 11:53